انتقال سرچشمه های هلیل رود و جازموریان: به اسم شرب، یا به کام صنایع؟
«نفهمیدند که در یزد و کرمان نباید کارخانه های عظیم بزنند الان به مرحله ای رسیده که این کارخانه ها و اطراف آن، نه دشت ها، نه روستاها آب ندارند و چون نمی توانند این کارخانه ها را که میلیاردها تومان هزینه احداث آن شده تعطیل کنند از وزرات نیرو خواسته اند تا آب برایشان بیاورند...» این بخشی از گفتگوی پرفسور پرویز کردوانی با روزنامه همشهری و انتقاد به طرح های انتقال آب است.
مسأله ی انتقال آب از سرچشمه های هلیل رود به سمت شمال کرمان، چندین سال است که ذهن اهالی جنوب کرمان و همچنین دوستداران محیط زیست و تالاب مظلوم جازموریان را به خود مشغول کرده است. سد صفارود که بر روی رودخانه سرمشک به عنوان یکی از سرچشمه های اصلی هلیل رود بنا شده است، طبق ادعای مهندس بختیاری مدیر عامل وقت آب منطقه ای استان کرمان جهت تامین آب شرب شهر کرمان تاسیس شده است.
سوال اصلی این سطور این است که اگر شهر کرمان در تامین آب شرب خود وامانده است احداث کارخانه ی فولاد در سال 1390 واقع در شمال شهر کرمان با ظرفیت سالانه حدود 6 میلیون تن سالانه (2 میلیون تن در سال آهن اسفنجی، 1/4 میلیون تن در سال شمش و 2/5 ملیون تن گندله)، آن هم با اختصاص مبلغ 500 میلیون یورو چه معنا و مفهومی دارد؟ بر اساس شاخص های جهانی فولاد، برای تولید هر کیلوگرم فولاد 8 لیتر آب نیاز است که این شاخص در ایران متغیر است. لذا میانگین سالانه استفاده ی آب تنها همین یک کارخانه، حجم آبی حدود 50 تا 60 میلیون لیتر در سال است.
کارخانه دیگری که در سال 1394 کلنگ زنی شد، کارخانه عظیم پتروشیمی کرمان است. به گزارش خبرگزاری مهر احداث پتروشیمی در استان کرمان در نخستین سفر دولت نهم به کرمان پیشنهاد و به مصوبه تبدیل شد. هر چند احداث این کارخانه با تاخیر همراه بود و منتقدان این پروژه، دلیل اجرا نشدن این پروژه را نبود زیر ساختهای لازم در کرمان اعلام کرده بودند ؛ اما مهندس رزم حسنی استاندار محترم کرمان چهار پروژه پتروشیمی کرمان را بررسی و آنها را در قالب اجرای این پروژه اصلی و احداث یک واحد پتروشیمی جمع بندی کرده است.
تامین آب مورد نیاز صنایع پتروشیمی از اهمیت زیادی برای تداوم فعالیت آنها برخوردار است. تامین حجم زیاد آب جهت استفاده در بویلرها برای تولید بخار و خنک کردن تجهیزات و موارد دیگر از ضروری ترین اقدامات ایجاد یک مجتمع پتروشیمی پس از تامین خوراک است. در میان گروه صنایع ، محصولات شیمایی بالاترین مصرف آب حتی بیش از صنعت فولاد را دارد.
حتی اگر سایر صنایع موجود در شمال استان کرمان همچون صنعت مس، کارخانه لاستیک و غیره را که نیاز ضروری و حیاتی به آب دارند را در نظر نگیریم، در منطقه خشک و بی آب کرمان احداث صنایع آب بر فولاد و پتروشیمی چه ضرورتی دارد؟
آیا سزاوار است که آب را بر روی هلیل رود و در نهایت جازموریان مسدود کرد اما چرخ صنایع را به حرکت درآورد، و در مقابل قطب کشاورزی ایران واقع در جنوب کرمان و همچنین تالاب جازموریان را از پا درآورد و منشأ ریزگردهای کشور را بیش ازاین تشدید کرد؟
اگرچه به طور کل و در نگاه کلان صنایع نقش چندانی در بحران آب موجود در کشور نداشته اند، اما احداث کارخانجات صنعتی به شکل غیر اصولی و نسنجیده در مناطق کویری همچون کرمان و یزد موجب افزایش تنش های آبی شده است.
بنابراین حداقل خواسته ی مردم پاسخگویی و شفاف سازی مسئولان در این زمینه است. جا دارد در ایّام دهه فجر یادی کنیم از بنیانگذار انقلاب اسلامی، که در این زمینه فرموده اند:«ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست می یابد که کوچک ترین فرد ایرانی آزادانه و بدون وجود کم ترین خطر، به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد».
محمد رضا سیفی
جنایتی به نام سدسازی را چگونه افتخار نامیدیم؟!
بخش نخست: نابودی 80 درصد از کل گونه های آبزی در رودخانه ها در طول 60 سال!
از حدود نیم قرن پیش، محافظان طبیعت و سازندگان سدها در ایالات متحده آمریکا، در یک نبرد سخت با یکدیگر درگیر بودند. سدسازی در سالهای 1940 و 1950 همه جا را فراگرفته بود، برخی از رودخانه های مهم را در غرب امریکا مسدود و آب آنها ذخیره شده بود. سدی که روی رودخانه اسنیک ساخته شد - و هنوز بر سر آن تا امروز جدال ادامه دارد - به نابودی تاسف بار میلیون ها قطعه آبزی و کاهش شدید ماهیهای آزاد و قزل آلا منجر شد. فرانک_چرچ، سناتوری از ایالت آیداهو، که نخست در شمار مدافعان سدسازی بود؛ با مشاهده ویرانی محیط زیست ناشی از سدسازی، به جانبداری از رودخانه ها پرداخت. او "موج عظیمی از نگرانیهای مردم را برای سرنوشت این رودهای باشکوه مشاهده کرد که جاذبه ها و تاب آوری بسیاری از آنها از جانب سدها در خطر نابودی همیشگی قرار داشت." چرچ، نگارنده قانونی برای محافظت از مناطق رودخانه ای شد - Wild and Scenic River Act که در سال 1968 به تصویب رسید. این قانون بیش از 12 هزار مایل (19هزار کیلومتر) از جریان آزاد رودخانه ها در ایالات متحده را محافظت می کند.
در طول 60 سال گذشته، سدهای مخزنی بزرگ، تأثیرات نابودکننده ای بر روی مردم و محیط زیست داشته اند. آنها بوم سازگان یک رودخانه در حال جریان، سرد و مرتبط را به یک رودخانه گرم، راکد و تکه تکه شده تبدیل کردند - با نتایج ویرانگر برای حیات وحش. سدها یکی از دلایل اصلی کاهش شمار ماهیهای آبهای رودخانه ای و مصب دریاها هستند- متاسفانه 80? از جمعیت چنین ماهیهایی از سال 1970 تاکنون از دست رفته است و سازندگان سدها در این جنایت بزرگ و نابخشودنی، مقصر نخست هستند. در سال 2000، کمیسیون مستقل جهانی Commision on Dams، که به بررسی فواید و ضررهای سدها می پرداخت، به این نتیجه رسید که سدها موجب جابجایی 40 تا 80 میلیون نفر شده اند. و این البته جنایت دیگری است که منجر به افزایش حاشیه نشینی، تنشهای اجتماعی و افسردگی شده ...
حتی چین هم به تعطیلی پروژه های سدسازی خود اقدام کرده است!
بخش دوم از افشاگری بیسابقه گاردین علیه سدسازی:
اینک سردمدار جنبش تعطیل کردن سدها، ایالات متحده آمریکا است. برداشتن سد از رودخانه Elwha در ایالت واشنگتن یک موفقیت بسیار بزرگ بود. یکسال پس از آنکه آخرین سد در سال 2014 برداشته شد، بیش از 4000 ماهی شینوک در بالا دست مکانی که در گذشته سد قرار داشت، سرشماری شدند. برای نخستین بار بود که آنها پس از یک قرن آنجا دیده می شدند. در ایالت نیویورک، موهاک ها نخستین قبیله بومی در امریکا هستند که سد دولتی هوگانسبورگ بر روی رودخانه سنت رجیس را برداشته اند. اگرچه امریکا در راه تعطیل کردن سدها همچنان حرکت می کند؛ اما همچنان صادر کننده آن مدلی از سدسازی است که در سرتاسر دنیا، به ویژه جهان سوم، هنوز رواج دارد! باعث تعجب نیست که این نکته سبب نگرانی گسترده مردم در ارتباط با محافظت از رودخانه های آزاد شده. به عنوان بخشی از تلاشهای مشترک با جوامع محلی و دیگر سازمانهای غیرانتفاعی، ما توانسته ایم به پیروزیهای بزرگی در ماههای اخیر دست پیدا کنیم و دولتهایی را در جهان به تعطیلی و یا معلق کردن پروژه های سدسازی وادار سازیم. به عنوان مثال، در آوریل گذشته، سازمان حفاظت محیط زیست برزیل، جواز ساختن سد Sao Luiz Tapajos را که قرار بود دومین سد بزرگ تولید کننده برق در کشور شود، معلق کرد. در ماه جولای، بانک جهانی کمکهای مالی برای سد Inga 3 در کنگو را لغو کرد و یکماه پس از آن Endesa، بزرگترین شرکت تولید کننده نیرو در شیلی تعطیلی پروژه شش سد را اعلام کرد. دولت چین نیز برنامه برای ساختن چندین سد بر روی یکی از آخرین رودخانه های آزاد کشور را به تعویق انداخته. در ماه اکتبر دولت پرو اعلام کرد که چندین پروژه سدسازی روی رودخانه مارانون، یکی از شاخه های جانبی مهم آمازون، دیگر مورد بحث برای اجرا نخواهد بود. اما با وجود اینکه چنین پروژه هایی معلق و یا تعطیل شده اند، اما رودخانه ها به طور کل، کماکان محافظت نمی شوند. این نکته سبب می شود که آنها در معرض خطر تصمیمات آینده دولتها برای اجرای برنامه های سدسازی باشند - بنا به آنچه که تجربه نشان می دهد، پیروزیهای محیط زیستی بیشتر موقتی هستند و شکستها در این زمینه ماندنی. محافظان آبها می بایست که پیوسته هوشیار باشند و تلاشهای جدید برای بازگرداندن سدهای مخرب رصد کنند، اما اکنون فرصتی برای دستیابی به حفاظت از حوضه های آبخیز به وجود آمده است. اکنون زمان آن رسیده تا موفقیتهای موقتی را به حفاظت های دایمی از رودخانه های آزاد تبدیل کنیم.
بخش سوم و پایانی از گزارشی که گاردین منتشر کرده و خشم سدپرستان را برانگیخته!
در شیلی با برنامه Geute Conservation Sur که از بوم سازگانی بسیار ارزشمند، حمایت می کند و ارزیابی لایحه ای برای ارایه قانون جدید در حفاظت از رودخانه های این کشور انجام می دهد، حرکتهای امیدوارکننده ای از سوی کنشگران محیط زیستی آغاز شده است.
نویسنده این گزارش افشاگرانه - خانم کیت هورنر، مدیر اجرایی سازمان غیرانتفاعی رودخانه های دنیا - International Rivers - می افزاید:
در کلمبیا با Rios Vivos همکاری می کنیم تا حمایت لازم و دراز مدت را برای جریانهای آزاد آب با کمک وکلای محیط زیستی بدست بیاوریم. علاوه بر آن در پرو نیز چنین تلاشهایی برای حفاظت دایمی از رودخانه_مارانون در حال انجام است.
و ما به این اکتفا نمی کنیم. رودخانه های فرامرزی مانند. Nujiang/Salvin که از چین و میانمار می گذرند، و یا Gongri/Manas در بوتان و هند نیز امکاناتی برای حفاظت از آنها ارایه می دهند. برای نجات این رودخانه ها نیاز به همکاریهای فرامرزی وجود دارد که اگر درست صورت بگیرد، کشورها می توانند از بروز درگیری مانند آنچه که بین چین و تایلند بر سر رودخانه Lancang/Mekong پیش آمد، جلوگیری کنند.
برای مبارزه موثر و عملی با سدسازی در آمریکا دهها سال زمان لازم بود تا مردم و قانونگذاران به صرافت وضع قوانینی محکم برای حفاظت از رودخانه ها بپردازند.
اینک اما با توجه به اثرات مخرب و پیش برنده تغییرات اقلیمی که زندگی را در تمامی سطوحش تهدید می کند، زمان آن فرا رسیده تا در سراسر دنیا از رودخانه های آزادمان حمایت کنیم.
دریافت کننده عزیز درویشنامه!
آنچه در گزارش افشاگرانه گاردین در روز گذشته منتشر شده؛ همان قصه پرغصه ای است که به بهانه توسعه کشاورزی و صنعت و افزایش جمعیت بر سر دشتهای حاصلخیز خود در خوزستان، شهریار، جازموریان، ورامین، میناب، مسیله، کربال، گاوخونی و ارومیه با ساخت سدهایی چون زرینه رود، کرخه، سیمره، داریان، کرج، جاجرود، سد جیرفت، قم رود، زاینده رود، گتوند، درودزن، سیوند، ملاصدرا، استقلال میناب و ... آوردیم. و تاسف بارتر آنکه همچنان سدسازها به جای عذرخواهی از مردم، با وقاحت و قلدری هرچه تمام تر، چنین وانمود می کنند که اگر ما نبودیم، اینک ایرانیان از تشنگی جملگی مرده بودند!
چقدر کار نکرده و راه نرفته داریم! چقدر ...
اینکه شوربختانه حتی برخی از به اصطلاح سمن های حوزه آب و محیط زیست هم در استانهای قم، اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، کرمان و ... بر طبلی می کوبند که بوی جنگ_آب می دهد تا طرفداران غلبه تفکر سازه ای در مدیریت آب را خشنود کنند؛ رخدادی به مراتب تلخ تر از رخداد نخست است! نیست؟
منبع:
@darvishnameh
باتلاق جازْموریان، یا جَزْموریان، حوضهای آبریز و دریاچهای به همین نام در جنوب شرقی ایران درجنوب کوه شاهسواران کرمان واقع شدهاست. حوضه? آبریز جازموریان با وسعـت 69 هزار و600 کیلومتر مربع، از لحاظ تقسیمبندی بخشی از حوضه? مسدود میانی ایران به شمار میآید. نیمـه? باختری این حوضـه بـه وسعت 35600 کیلومتر مربع در استان کرمان، و نیمه? خاوری آن به وسعـت 000"34 کیلومتر مربع در استان سیستان و بلوچستان جای دارد. دشتهای حاصلخیز جیرفت، فاریاب و رودبار جنوب در استان کرمان، و دشتهای ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان در محدوده? این حوضه? آبریز واقعاند. بعضی از این دشتها مانند دشت جیرفت و رودبار از مساعدترین نقاط فلات ایران برای کشت گیاهان گرمسیری به شمار میآیند. حوضه? آبریز جازموریان از شمال توسط کوههای لالهزار، جبال بارز و کوه شهسواران از حوضه? آبریز کویر لوت، و از جنوب توسط رشته کوههای زاگرس (کوههای بشاگرد) از حوضه? آبریز دریای عمان و خلیج فارس جدا میشود. حدود 160"34 کیلومتر مربع از اراضی این حوضه را مناطق کوهستانی، و حدود 400"32 کیلومتر مربع آن را دشتهـا و کوهپایـهها، و حـدود 000"3 کیلومتر مربع باقیمانده را باتلاقها و شورهزارها تشکیل میدهد. به سبب فقدان پوشش گیاهی مناسب در اراضی حوضه، به هنگام بارندگی سیلابهای شدیدی به راه میافتد که باعث میگردد تا آبهای حاصل از بارندگی کمتر در زمین نفوذ کند و از سوی دیگر فرسایش شدید خاک نیز زیانهای بسیاری به بار میآورد.
در اصطلاح محلی پوشش گیاهی را جاز مینامند و انبوهی و کثرت آن را موریان میگویند. به همین سبب، این ناحیه به «جازموریان» معروف شده است.
هَلیل رود و رود بمپور و چشمه عروس به این باتلاق وارد میشوند. اوّلی از کوههای کرمان سرچشمه میگیرد وپس از آبیاری جیرُفت به باتلاق میپیوندد ودوّمی از مشرق بلوچستان به سوی مشرق باتلاق جاری است و سومی از کوه لاله زار سرچشمه گرفته و بعد از آبیاری مزرعههای رابر به این باتلاق میریزد.
در حوضه? آبریز جازموریان آب همه? رودخانهها و مسیلها به هامونِ (دریاچه?) جازموریان میریزد. بخش عمدهای از زهکشی حوضـه را دو رودخانه? دائمی هلیل رود و بمپور به عمل میآورند. افزون بر این دو رودخانه، شماری آبراهه نیز وجود دارد که آب آنها مستقیماً وارد هامون جازموریان میشوند. در این حوضه 91 رودخانه? کوچک و بزرگ جریان دارد که هلیلرود بزرگترین آنها ست. حجم آب این رودخانه بستگی به ذوب شدن برفهای انباشته شده در کوههای استان کرمان و ریزش باران دارد. کمبود ریزشهای جوی و بالا بودن درجه? حرارت و میزان تبخیر، دیگر رودهای این حوضه را به صورت رودهای کمآب فصلی و خشکرود و مسیل درآوردهاست. آب و هوای این منطقه به شدت متأثر از ارتفاع از سطح دریا و عرض جغرافیایی است و جزو اقلیمهای بیابانی به شمار میآید. بلندترین نقطه? حوضه که در دیوارههای کوهستانـی شمال آن واقع است، حدود 400"4 متر از سطح دریا ارتفاع دارد؛ این ارتفاع در چاله? جازموریان در نواحی مرکزی به حدود 350 متر کاهش مـییابد و از آنجا مجـدداً در جهت جنوب بـر ارتفـاع اراضی افزوده میشود تا آنکه به بلندیهای بشاگرد ختم میشود.
میزان بارش سالانه در بلندیهای شمال حوضه? جازموریان میان 500 تا 600 میلیمتر در نوسان است، در حالیکه در بخش گسترده و پست جنوبی میزان بارش از حدود 100 میلیمتر در سال تجاوز نمیکند. هرچند حوضه? آبریز جازموریان از لحاظ هیدرولوژیکی ایران بخشی از حوضه? آبریز مرکزی ایران است، اما از لحاظ اقلیمشناسی به علت دریافت رطوبت نسبی فراوان از دریای عمان، دارای شرایطی استثنایی و مستقل از نواحی مرکزی ایران است؛ به همین علت با وجود محدودیت بارشهای جوی و گرمای توانفرسا و تبخیر سالانه? بسیار بالا ــ که در بعضی نواحی بیش از 500"4 میلیمتر است ــ این حوضه از نظر امکان احیا و بازسازی و بهرهبرداری از منابع طبیعیِ تجدید شونده از امکانات مناسبی برخوردار است و به هیچوجه با دیگر حوضههای مرکزی ایران قابل مقایسه نیست. در بخش مرکزی حوضه? آبریز جازموریان در حد فاصل استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان حفره? بیضی شکلی وجود دارد که مقصد همه? آبهای سطحی این حوضه به سوی آن جریان دارد و به آن هامون یا دریاچه? جازموریان میگویند. وسعت هامون جازموریان به طور قابل ملاحظهای در فصلهای مختلف سال متفاوت است و معمولاً در اواخر تابستان و یا اوایل پاییز خشک میگردد و به علت شیب کم دریاچه، کوچکترین تغییر در حجم آبِ آن در سطح وسیعی منعکس میشود. سطح هامـون جازموریان در مواقعِ پرآبـی به حدود 300"3 کیلومترمربع، و درازای آن بـه حـدود 100 کیلومتر و پهنـای آن بـه بیش از 45 کیلومتر مـیرسد. آب هامون جازمـوریان برخلاف دیگـر هامونهـای بسته? درونی ایران چندان شور نیست. علت این امر را فرورفتن آب و ساکن نماندن آن در دریاچه دانستهاند. بستر دریاچه از قلوه سنگ و لایههای شنـی و آهکی ساخته شدهاست که در نفوذ آب به منابع آبهای زیرزمینـی کمک میکند. منطقه? دریاچه که سواحل آن پیوسته در تغییر است، دارای زمینهای باتلاقی و لجنزار است؛ گیاهان آن کم است و فقط بعضی تپههای پوشیده از بوته و خار در آن دیده میشود. برپایه? پژوهشهای زمینشناسان، هامون جازموریان در دورههای اخیر زمینشناسی مسدود شدهاست و تا پیش از آن، آب رودخانههای هلیلرود و بمپور به دریای عمان میریخته است؛ اما چینخوردگی زمین که بر اثر فرو رانشِ پوسته? اقیانوسی عمان در شمال مکران صورت گرفته، این منطقه را مسدود ساخته، و آنرا به صورت هامون کنونی درآورده است؛ در نتیجه، دو رود نامبرده محل جدیدی برای آبهای خود یافته، و دریاچه? جازموریان را تشکیل دادهاند.در حاشیه جاز آثار زندگی در دوران باستان و قبل از میلاد مشاهده می شود که تپه باستانی در روستای زیارت میرمقداد یکی از نشانه های حیات در دوران باستان و مکانی پیشرفته در جازموریان بوده که تامین نیازهایش را قلاع کارگاهی مجاورش برعهده داشته اند. بومیان خود اعتقاد دارند نام قدیمی منطقه زِگِردی به معنای مکانی بزرگ و بدون پوشش در میان جنگل یا پوشش گیاهیست و در قدیم یکی از مقرهای میرچاکر رند یکی از شاهان مَکُران بوده که بیشتر به کشاورزی اختصاص داشته است. بطور کلی حوزه جازموریان از عهد باستان مکانی مهم برای کشاورزی و دامداری و تجارت بوده است.
به گزارش ایرنا جازموریان به عنوان مهمترین حوزه آبریز جنوب استان کرمان که این روزها به بیابانی بی آب و علف و محل چرای شتر و دام های مردم محلی تبدیل شده، چشم به راه تصمیم مسئولان استانی و کشوری در راستای رساندن آب به لب های تشنه این پدیده طبیعی و در نهایت جلوگیری از گرد و غبار ناشی از خشک شدن این تالاب است.
هر چند گاهی طغیان هلیل رود، چنان دستمالی نم دار، لب های تشنه و ترک خورده تالاب جازموریان را تر می کند اما هرگز نتوانسته سیرابش کند.
جازموریان به عنوان یکی از بزرگترین حوزه های آبریز فلات مرکزی ایران و جنوبشرق کشور در گذشته از ده ها رودخانه فصلی و دو رودخانه دایمی هلیل رود جیرفت و بمپور استان سیستان بلوچستان تامین آب می شد و به دلیل کاهش نزولات آسمانی، خشکسالی متوالی و کم آب شدن رودخانه ها جازموریان نیز به طبع آن خشکیده است.
زمین به بیابانی بی آب و علف، ترک خورده و عرصه مملو از شن و ماسه باتلاق جازموریان دیگر حتی چراگاه دام های مردم منطقه هم نمی تواند باشد و مهاجرت را بر پیشانی مردم این منطقه رقم زده است.
آنچه اکنون بیش از هر موضوع دیگری ذهن و فکر مردم و مسئولان استان و کشور را در مورد خشک شدن جازموریان به خود مشغول کرده افزایش میزان ریزگردها در این مناطق است که کارشناسان یکی از دلایل عمده آن را خشک شدن این تالاب می دانند.
بسته شدن رودخانه های دایمی و احداث سدهای بالادست آن، اشک چشم جاز را خشک کرده و ناله ترک هایش را درآورده است.
فرماندار قلعه گنج در جنوب استان کرمان با اشاره به نشست اخیر استاندار کرمان با معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به منظور احیای تالاب جازموریان گفت: در حال حاضر طرح مطالعاتی تالاب جازموریان در حال اجراست.
وحدت عیدی روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: با توجه به از بین رفتن تالاب جازموریان بر اثر کم توجهی در سال های گذشته، نشستی با حضور استاندار کرمان و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه احیای این تالاب برگزار شده است.
وی با بیان اینکه مصوبات خوبی در این نشست برای احیای تالاب جازموریان در نظر گرفته شده است گفت: هفت هزار و 500 میلیون ریال برای مطالعه این طرح اختصاص یافته است.
وی اظهار کرد: تالاب جازموریان 320 هزار هکتار وسعت دارد و این تالاب در دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان واقع شده است.
فرماندار قلعه گنج افزود: 70 درصد تالاب جازموریان در استان کرمان و 30 درصد در استان سیستان بلوچستان قرار دارد.
وی گفت: 75 درصد تالاب جازموریان در شهرستان قلعه گنج و 25 درصد در شهرستان رودبار جنوب استان کرمان واقع شده است.
وی بیان کرد: اهمیت تالاب جازموریان کمتر از دریاچه ارومیه نیست لذا دولتمردان برای نجات این تالاب تلاش کنند.
عیدی افزود: جازموریان اوایل دهه هفتاد زنده بود، اکوسیستم منطقه را تنظیم می کرد و منبع تامین علوفه دام های کشور محسوب می شد.
وی گفت: اکنون 45 روستا این شهرستان در معرض تهدید شن های روان تالاب هستند.
فرماندار قلعه گنج افزود: حفظ و حراست از منابع طبیعی یکی از اولویت های دولت است و جایگاه ویژه ای برای ادامه حیات جامعه دارد.
وی تصریح کرد: تخریب منابع طبیعی نه تنها موجب فرسایش خاک می شود بلکه وجود ریزگردها را در منطقه دوچندان می کند که نتیجه این افزایش ریزگردها بروز و شیوع بیماری های متعدد است.
وی گفت: آبگیری سد جیرفت در بالادست رودخانه هلیل که منتهی به جازموریان است، اختصاص ندادن حق آبه این تالاب و خشکسالی های اخیر موجب از بین رفتن تالاب شده است.
عیدی اظهار کرد: تالاب با توجه به خشکسالی های متوالی از بین رفته و فقط در فصل بارش، دشت جازموریان سرسبز می شود لذا از این سرسبزی 250 هزار راس دام سبک و سنگین استفاده می کنند.
وی گفت: در حال حاضر تالاب جازموریان خشک است ولی با توجه به بارش 58 میلیمتری باران در بهمن ماه سال جاری سرسبز است که علوفه دام شهرستان های نزدیک به این تالاب در دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان را تامین می کند.
فرماندار قلعه گنج افزود: در حال حاضر کار مطالعاتی در تالاب در حال اجراست و از استاندار کرمان و معاون رئیس جمهوری به دلیل تلاش های بی وقفه برای احیای تالاب جازموریان تشکر می کنم.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان کرمان نیز گفت: تالاب جازموریان ادواری و فصلی است که دو سوم در کرمان و یک سوم در سیستان و بلوچستان قرار دارد.
محمود صفرزاده با بیان اینکه چرای بی رویه دام پوشش گیاهی جازموریان را از بین برده است گفت: ریزگردها، شهرستان های جنوبی را تحت تاثیر قرار داده حتی استان های کشور را هم متاثر کرده است.
وی از خشکسالی، احداث سد، برداشت بی رویه آب، کشاورزی غیراصولی و افزایش جمعیت به عنوان نمونه ای از دلایل خشک شدن جازموریان نام برد و گفت: اقدامات و مطالعات اولیه به منظور احیای تالاب جازموریان انجام شده است.
وی تصریح کرد: حساس سازی دستگاه های مرتبط در زمینه خشک شدن تالاب جازموریان و پیامدهای آن از جمله اقدامات اداره کل حفاظت محیط زیست استان کرمان است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان کرمان با اشاره به توجه ویژه استاندار کرمان به احیای تالاب جازموریان گفت: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز در چند نوبت سفر به کرمان این موضوع را بررسی کردند و قرار شد بعد از مطالعات اولیه توسط دانشگاه ها کارگروه ملی احیای تالاب جازموریان تشکیل شود.
وی از مدیریت جامع حوزه آبریز به عنوان مهمترین اقدام برای جلوگیری از خشک شدن تالاب جازموریان نام برد و افزود: مطالعات در برنامه های کوتاه میان و بلند مدت بایدمبنای کاملا علمی داشته باشد.
صفرزاده اظهار کرد: خانم ابتکار دستور داده چارچوب احیای تالاب جازموریان بر مبنای چارچوب احیای دریاچه ارومیه در کرمان طرح ریزی شود.
وی گفت: سند مقابله با ریزگردها نیز به شورای برنامه ریزی و توسعه استان کرمان ارسال شده است که در این سند برآنیم تا با جذب اعتبارات در راستای کاهش ریزگردها در استان کرمان و شهرستان ریگان در شرق استان اقدام کنیم.
وی افزود: کارگروه هایی در استان کرمان به منظور مقابله با ریزگردها تشکیل شده است و این کارگروه ها متشکل از دستگاه های مرتبط است که هر کدام با توجه وظایف در راستای کاهش و مقابله با این پدیده، اقداماتی را انجام می دهند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان کرمان گفت: نشست هایی نیز در سازمان حفاظت محیط زیست برگزار و مقرر شده، اعتبارات ملی و استانی به منظور مهار ریزگردها در استان کرمان اختصاص یابد.
وی ادامه داد: مشکل تالاب جازموریان فرا استانی است و باید در سطح ملی به آن توجه شود.
صفرزاده گفت: احیای تالاب جازموریان باید مبتنی بر کار مطالعاتی دقیق باشد و مراکز پژوهشی و علمی بین المللی، ملی و استانی مشارکت و مشاورت داشته باشند تا این تالاب احیا و مدیریت شود.
معاون امور عمرانی استاندار کرمان نیز با اشاره به وسعت دشت جازموریان، خاطرنشان کرد: این دشت با شیب تقریبا صفر در سال حدود چهار هزار و 500 میلیمتر تبخیر دارد.
ابوالقاسم سیف اللهی گفت: ایجاد ریزگردها و از بین رفتن گونه های گیاهی و تهدید حدود 300 گونه جانوری از عمده ترین مشکلات ناشی از خشکی و عدم تغذیه آبی مناسب این منطقه است.
وی اظهار کرد: اگر امروز برای تالاب جازموریان در سطح ملی چاره اندیشی نشود در آینده نزدیک با بحران بزرگی مواجه خواهیم شد.
وی پیشنهاداتی مانند جلوگیری از برداشت بی رویه از سفره های آب زیرزمینی، اقدامات فرهنگی و اجتماعی، تعیین حق آبه از رودها، توجه ملی به موضوع، تشکیل ستاد ملی و تعیین مدیر ملی بین دستگاهی برای نجات تالاب را مطرح کرد.
معاون استاندار کرمان افزود: تامین منابع مالی لازم در قالب طرح ملی و اخذ مصوبه از هیات دولت به صورت ویژه و اقدامات هماهنگ بین دستگاهی وزارتخانه های کشاورزی، نیرو، وزارت کشور (سازمان مدیریت بحران و استانداری کرمان) منابع طبیعی و آبخیزداری نیز می تواند در رفع مشکل تالاب جازموریان موثر واقع شود.
وی از وجود 19 هزار حلقه چاه آب غیرمجاز در منطقه جازموریان واقع در محدوده استان های سیستان بلوچستان و کرمان خبر داد و گفت: از این مجموع پنج هزار حلقه چاه غیرمجاز در سیستان بلوچستان و 14 هزار حلقه چاه آب غیرمجاز در استان کرمان قرار دارد.
سیف اللهی تاکید کرد: برداشت های بی رویه آب از این چاه ها تاثیر بسزایی در خشک شدن تالاب جازموریان داشته است.
وی گفت: معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز طی چند روز گذشته در همایش محیط زیست مطرح کرد که تالاب جازموریان پیش از این بخش عمده علوفه دام های کشور را تامین می کرده در حالی که اکنون در تولید 25 درصد از ریزگردهای کشور نقش دارد.
وی اظهار کرد: رفع مشکل تالاب جازموریان در جلسه ستاد مدیریت بحران و وزارت نیرو، سازمان جنگل ها و آبخیزداری با حضور استاندار مصوب و قرار شد در دستور کار شورای عالی مدیریت بحران کشور قرار گیرد.
وی افزود: رفع مشکل تالاب جازموریان در سفر رئیس جمهوری به کرمان نیز مطرح و به صورت ملی اقدام می شود.
معاون عمرانی استاندار کرمان گفت: قرار است مطالعات لازم برای احیای تالاب جازموریان با محوریت جهاد دانشگاهی و دانشگاه های کرمان و با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست مشابه دریاچه ارومیه انجام، طرح جامع تهیه و به صورت ملی پیگیری شود.
وی تصریح کرد: برای احیای این تالاب حداقل در درازمدت 10 هزار میلیارد ریال اعتبار نیاز است.
سیف اللهی گفت: احیای تالاب جازموریان برای نخستین مرتبه توسط علیرضا رزم حسینی استاندار کرمان مطرح شد و این تالاب از نظر امنیتی، اقلیمی و استراتژیکی از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی تاکید کرد: اگر در زمینه احیای تالاب جازموریان به سرعت کاری نشود هزینه تخریب زیست محیطی آن گسترش خواهد یافت.
تالاب جازموریان، حوضه ای آبریز و دریاچه ای به همین نام در جنوبشرق ایران است که دشت های حاصلخیز قلعه گنج و رودبار جنوب در استان کرمان و دشت های ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در استان سیستان و بلوچستان را شامل می شود.
پوشش گیاهی این منطقه را در اصطلاح محلی "جاز" می نامند و کثرت آن را "موریان" می گویند که به همین سبب، این ناحیه به جازموریان معروف شده است.
مردم جنوب کرمان، مدت هاست به تدبیر مسئولان کشور و استان برای احیای تالابی چشم دوخته اند که سال ها زیستگاه پرندگان، منبع تامین علوفه جنوب و شرق کشور و عامل تنظیم اکوسیستم منطقه بود و امروز امیدواری برای این اقدام دوچندان شده است.
بخش جازموریان در فاصله 65 کیلومتری مرکز شهرستان رودبار جنوب است.
کانال اخبار اطلاعات هلیل و جازموریان