سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
صدای پنج گنج جنوب، نجات هلیل، احیای جازموریان
صدای پنج گنج جنوب ( قلعه گنج، کهنوج، رودبار، منوجان، فاریاب) دغدغه‌ها، خواسته‌ها، مشکلات و مطالبات خود را برای ما بفرستید تا به گوش مسئولین برسانیم! مشخصه تلگرام جهت تماس: https://t.me/rashedjahangiri
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 39
کل بازدید : 112910
کل یادداشتها ها : 71
خبر مایه


 برداشتی از گزارش های جهاد کشاورزی

تاثیرات کمیت و کیفیت آب بر کشاورزی و باغات
در بحث آب مورد نیاز کشاورزی و باغداری، بعد از کمیت آب، دو مورد مهم وجود دارد:
1- شوری آب (بالاتر رفتن ای سی)  2- کیفیت آب (املاح)

 شوری آب
با کاهش آب سفره های زیرزمینی، آب باقی مانده شورتر میشود همانطور که در برخی نقاط و حتی روستاهای دشت میناب اکنون با شوری بالاتر از استاندارد مواجه شده ایم؛ روستاهایی مثل بندزرک کلیبی، چلو، و کلا روستاهایی که با دریا فاصله کمتری دارند سالهاست که بر شوری آبشان افزوده میشود و باغها و کشاورزیهایشان خشک شده و یا در حال خشک شدن است...
درخت انبه از جمله گونه هایی است که نیازمند آب با ای سی (EC) کمتر از 1500 است. بالاتر رفتن از حد مجاز، باعث ضعیف شدن درخت و "زوال" آن میشود (حالتی شبیه به بیماری ایدز) که مقاومت درخت را کم کرده و درخت با کوچکترین عامل بیماری کاملا نابود میشود!
در میناب 1700 هکتار سطح زیر کشت درخت انبه وجود دارد که در صورت تداوم این روند، درختان انبه میناب که از حساسترین گونه ها میباشند به کلی نابود میشوند
 بیش از 12 هزار هکتار نخیلات در میناب وجود دارد و این نخیلات از سمت حاشیه دریا در حال نابودی و یا تغییر شکل هستند؛ به این معنی که شاید درخت هنوز سبز و زنده باشد اما آنقدر نحیف و ضعیف میشود که دیگر توانی برای باروری ندارد و در صورت باروری محصول آن کیفیت لازم را ندارد که با دلزدگی بهره بردار، به تغییر شغل و رها کردن همیشگی نخلها می انجامد. امروزه میتوان نخلستانهای زیادی را یافت که به چنین سرنوشتی دچار شده اند.
ادامه دارد...


احیای_دشت_میناب


  

برخی بحران خشکسالی [آب]را باور ندارند
 معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس گفت: خشکسالی و بحران پیش روی کشور و استان فارس در باور برخی از مسئولین و مردم جای نگرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، احمد رحمانیان ظهر یکشنبه درنشست بررسی مشکلات و معضلات آب در استانهای فارس، اصفهان، بوشهر، همدان، یزد، کرمان، خراسان رضوی و تهران، گفت: ضعف برخی دستگاه های نظارتی در حوزه آب، تبدیل بحران آب به یک چالش بزرگ امنیتی، ضرورت هدف گذاری برای مصرف بهینه آب و... از مهترین موضوعات مطرح شده در نشست هم اندیشی منطقه ای بحران آب است.
وی ادامه داد: متاسفانه هنوز مسئولان و مردم به این نتیجه نرسیده اند که ایران در منطقه ای خشک واقع شده و در حال حاضر 10 سال است که دچار خشکسالی هستیم.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس با اشاره به وجود 300 هزار حلقه غیرمجاز و اضافه برداشتهای غیرمجاز در کشور بیان کرد: برداشت از سفره های آب های زیرزمینی به نحوی است که اگر چندین برابر سالهای پربارش بارندگی داشته باشیم بازهم مشکل بحران آب در کشور حل نمی شود.
رحمانیان تصریح کرد: ضعف برخی از دستگاه های نظارتی در حوزه های مختلف، نداشتن برنامه جامع و چاه های غیرمجاز سبب شده برخی مناطق کشور بحرانی اعلام شود.
وی تاکید کرد: معضل آب و کمبود آب مشکلات زیادی از جمله مهاجرت، دعاوی، حاشیه نشینی و... را به همراه دارد امروز قانونگذار نتوانسته قانونی تصویب کند و قانون موجود هم حفر چاه ها را تسریع کرده است.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس ادامه داد: باید با استفاده از نظرات کارشناسان در موضوع آب به یک نتیجه محکم برسیم تا راهکارهای واقعی با مشارکت همگان تعرف شود.


بحران آبی ایران


  

 17 عامل اصلی «ورشکستگی آبی» ایران در یک مقاله علمی معرفی شد.

برمبنای یک تحقیق بین المللی کشورمان به موضوع « سندروم ورشکستگی آبی» دچار شده است و برمبنای این بررسی علمی، اثرات توسعه بی رویه از تحریم و تغییر اقلیم نیز وضعیت ایران را بدتر کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران: چالشهای یک ملت ورشکسته آبی» عنوان مقاله علمی سه استاد ایرانی دانشگاه های انگلستان و آمریکاست که در آخرین شماره نشریه علمی «مطالعات ایران» چاپ شده است.
این مقاله (https://goo.gl/qNSmws) که حاصل همکاری پژوهشی دکتر کاوه مدنی (امپریال کالج لندن)، امیر آقاکوچک (دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین) و علی میرچی (دانشگاه تگزاس در ال پاسو) است 17 عامل و شتاب دهنده اصلی را برای مشکلات کنونی آب کشور شناسایی و معرفی می کند.
این عوامل شامل موارد زیر است:
1- افزایش سریع جمیعت2- مهاجرت و گسترش شهرنشینی3- زیرساختهای ناکافی برای توزیع آب4- افت کیفیت آب5- کشاورزی ناکارآ6- رویای خودکفایی غذایی7- افزایش تقاضای آب8- آب و انرژی ارزان9- سدسازی بی رویه10- چاههای عمیق11- خشکسالی12- سیل13- تغییر اقلیم14- عطش توسعه و «مأموریت هیدرولیکی (آبی)» ناتمام15- تحریم ها و عدم ثبات اقتصادی16- ساختار نا مناسب حکمرانی آب17- سطح پایین هوشیاری محیط زیستی
در بخشی از مقاله با عنوان «طبیعی یا انسانی؟» این سه محقق ایرانی این نکته را یادآوری می کنند که با وجود آنکه تغییرات متغیرهای اقلیمی و خشکسالی های مکرر و حتی تحریم های اقتصادی فشار بر منابع آبی ایران را افزایش داده اند، وضعیت کنونی آب ایران محصول سالها مدیریت نامناسب براساس درک نادرستی از مفهوم توسعه است. بنابراین نظریه، خشکسالی ایران از نوع «خشکسالی انسانی» یا «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی» است که به خاطر بیشتر شدن تقاضای آب از توان منابع آبی کشور رخ داده است.
کاوه مدنی، یکی از دانشمندان جوان و برتر علوم زمین در سال 2016 که هدایت این تیم تحقیقاتی را بر عهده داشته است، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خشکسالی انسانی یا اقتصادی-اجتماعی از سایر خشکسالی های شناخته شده در علوم آب مثل خشکسالی هواشناختی، خشکسالی آبی یا هیدرولوژیکی و خشکسالی کشاورزی جدی تر است چرا که این نوع خشکسالی مانند سایر خشکسالی ها با افزایش بارش از بین نخواهد رفت.
به عقیده این استاد شناخته شده و بین المللی مدیریت منابع آب، بدون کاهش جدی مصرف آب در سطح ملی نمی توان به از بین رفتن خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران امید داشت اما متاسفانه به جای کاهش مصرف هنوز به دنبال افزایش عرضه آب از طریق آب شیرین کردن و انتقال آب و حتی آب های زیرزمینی ژرف هستیم.
به عقیده این تیم تحقیقاتی ایران از سندروم «ورشکستگی آبی» رنج می برد. به عبارت دیگر منابع موجود آب ایران که به خاطر اثرات اقلیمی و انسانی از گذشته نیز محدودتر شده اند، دیگر جوابگوی نیازهای رو به افزایش بخش آب نیستند. از لحاظ علمی با کاهش جدی تقاضای آب و افزایش بهره وری آب می توان ایران را از حالت ورشکستگی آبی خارج کرد.
اما به عقیده نویسندگان این مقاله تحقیقاتی، فقدان درک درست از ریشه های مشکلات آبی ایران، ساختار نامناسب و نامطلوب حکمرانی و برنامه ریزی آب، عدم هماهنگی متولیان بخش آب کشور با سایر بخش های دولت که اثرات مستقیم بر بخش آب دارند (نظیر اقتصاد، شهرسازی، مسکن، صنعت و ...) و هزینه های سیاسی تغییرات بنیادین مورد نیاز در بخش آب (نظیر افزایش قیمت آب و برق) مانع از هرگونه تغییر معنادار عملی در شرایط کنونی می شود.
این کارشناسان با یادآوری بسته دهگانه پیشنهاد شده در تحقیقات قبلی برای حل مشکلات آب کشور این نکته را متذکر می شوند که هر گونه تلاش برای حل مشکلات موجود باید از طریق رویکرد مدیریت تلفیقی (پورتفولیویی) صورت پذیرد. بر اساس این رویکرد با اجرای راهکارهای متعدد به صورت همزمان و موازی می توان مسیر حل مشکلات پیچیده را هموار ساخت.

صدای پای آب (کانال تلگرامی)


  

‍ یحیی کمالی پور نماینده محترم شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی در انتقاد از طرح صفارود اظهار داشتند: نباید کاری انجام بدهیم که عده‌ای از آب متنعم شده و عده دیگر از آن بهره مند نشوند، در حالی که آب سهم آنهاست و ما اسناد مالکیتی مردم حوضه هلیل از آبریز بافت تا جازموریان را داریم که 80 درصد مالکیت رسمی آنها، نوشته حقابه از هلیل و امروز این اسناد عملا مخدوش شده و حقابه‌ای وجود ندارد.

وی بیان کرد: قریب به 120 میلیون مترمکعب آب در آینده در سد صفارود و 40 میلیون مترمکعب در سد بافت تجمیع می‌شود و اگر این حجم آب از هلیل گرفته شود، آبی برای هلیل می‌ماند؟

#بیایید_صدای_جازموریان_باشیم

نجات #جازموریان نجات حیات در جنوب ایران زمین????
https://telegram.me/joinchat/CpFmU0Cwnc4YqAe-JwyR-g



  

یزگرد به ذراتی در اندازه حدود چند میکرون تا چند ده میکرون گفته می شود که تحت تاثیر پدیده های جوی از نقطه به نقطه حرکت کرده و می تواند آثار و نتایج زیان باری برای انسان محیط زیست و صنایع ایجاد کند.

برخلاف ریزگرد که تعریف کوتاه و کاملی دارد ریزمغز تعاریف گوناگون و متعددی دارد و با یک تعریف نمی توان حق مطلب را در مورد آن ادا کرد به عنوان مثال:
ریزمغز کسی است که به خاطرکشاورزی در کویر، نخلستان هایی که از دست صدام سالم مانده بودند را یکی پس از دیگری به شوره زار تبدیل می کند.
ریزمغز کسی است آب بر ترین صنایع را در بی آب ترین دشت کشور تاسیس می کند.
ریزمغز کسی است که علی رغم همه هشدارها، سد گتوند را- که غیرکارشناسانه مکان یابی و ساخته شده بود- آبگیری می کند.
ریزمغز کسی است که هورالعظیم را برای دو یا سه دلار هزینه کمتر به ازای هربشکه نفت می خشکاند.
ریزمغز کسی است که برای رضایت مافیای سدسازان و آب سالاران یکی پس از دیگری و بدون توجه به محیط زیست و منافع مردم پایین دست، مجوز سدسازی و انتقال آب می دهد.
ریزمغز کسی است که برای نماینده شدن و نماینده ماندن و یا مدیر شدن و مدیر ماندن آنقدر مجوز چاه می دهد که بزرگترین دریاچه آب شور دنیا را می خشکاند.
ریزمغز کسی است که زیباترین شهر ایران، نصف جهان را با صنعتی سازی غیر کارشناسی به رتبه اول بسیاری از بیماری های صعب العلاج تبدیل می کند.
ریزمغز کسی که با اجرای طرح های کارشناسی نشده کشاورزی دشت های حاصلخیز مشهد ورامین و مرودشت را به کانون های مستعد فروچاله تبدیل می کند.
ریزمغر کسی است که علی رغم آگاهی بر نقش و سهم مهم کانون های داخلی گرد و غبار، تمام منشاء ریزگردها را خارجی می داند.
ریزمغز کسی است که می خواهد حاصلخیزترین دشت ایران را به کویر و بزرگترین کویر ایران را به دشت حاصلخیز کشاورزی تبدیل کند.
ریزمغز کسی است که تا زمانی که یک مساله به بحرانی فراگیر تبدیل نشود هزینه های لازم برای پایداری شریان های حیاتی یک استان را تامین نمی کند.
ریز مغز کسی است که.........................(تعریف شما از ریزمغز چیست)
حضرت امام فرمودند: من میان شما در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. کم کم سران نظام و عقلای قوم خواهند پذیرفت که نااهلان و نامحرمان فقط در گروه  سیاستمداران تعریف نمی شوند. نااهلترین نااهلان و نامحرمترین نامحرمان همین ریزمغزها هستند که سالهاست در مدیریت های میانی و بعضا ارشد وزارت خانه های مهمی مانند نیرو، نفت و جهاد کشاورزی تیشه به ریشه میراث 7 هزار ساله گذشتگان و سرمایه نسل های آینده زده و می زنند. فرونشست زمین در فامنین و ورامین و مرودشت و.. خشک شدن دریاچه های ارومیه و پریشان و...خشک شدن تالاب های گاوخونی، جازموریان، هورالعظیم و شادگان و...... کم آب شدن بیشتر رودخانه های و خشک شدن بیشتر شاهکارهای مهندسی آب ایرانی یعنی قنات های کشور نشان می دهد که خطر ریزمغزها برای نظام و تمدن 7 هزار ساله ایران از هر دشمن خارجی از داعش گرفته تا اسراییل و آمریکا بیشتر است.
بابک مختاری دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز


  

 یاالله ..

مهمان باش .( نوروزنامه )
پهندشتی وسیع که بعد از سالها به واسطه ی لطف و رحمت الهی سیراب شده است . وقتی ناباورانه قدم بر شانه های ستبرش می گذاری و گله های سرمست شتر را بر گرده اش به تماشا می ایستی و نفس های دوباره اش را شکر میگویی ...
امسال جازموریان با هر سال دیگر فرق دارد . به میر مقداد راست میگویم . بیایید و ببینید و لذت ببرید .
از پل بهادرآباد که به سمت آفتاب شهر روانه می شوی ، سفره ی سبز خداوند را بر دو شانه ی جاده که تا قلب جازموریان گسترده است به چشم خود خواهی دید .
منت خدای را عز و جل ..
گندمزارها در اوج زیبایی قد علم کرده اند و گوجه و هندوانه ها هم که به یمن قدوم سبز نوروز ، نوبر آورده اند .
کبوتر دلت را بردار و نوروز را بر بام زیارت پنج تن بنشین و ببین داستان عاشقانه ی مردمان شهر من از چه قرار است .. آفتاب هست .. چای هست و سایه ی سبز کهور .. دیگر چه میخواهی ؟؟
کباب بره ی شیرمست رودبار هم که شهره ی عام است .
انار از بم خورم انگور جوپار ..
کباب از بره ی شیرمست رودبار ...
اگر ضرورت ایجاب کند وافورهایمان را هم بر زغال تن کهور گرم خواهیم کرد . البته که خوبیت ندارد ولی مهمان حبیب خداست و شاید خوش داشته باشد کیفی کوک کند .
اینجا حکایت مردان صبور و خونگرمی است که با خاک خو گرفته اند . خاکی اند با دلهایی به وسعت دریا . مردمانی غیرتمند و کاری که خاک را به هنر کیمیا کرده اند .
تپه های شنی حاشیه ی جاده ، در گذر از روستای شاه آباد حریر سبز به تن کرده اند و چوپانان در نای زندگی ، سرود زیستن سر می دهند . ..
چوپانان سرمست .. شیر هست .. سرشیر هست و ماست ..
نیمچه بادی گهگاه دستی به گیسوان عاشقت می کشد . نه اینکه آزاردهنده باشد نه !. نوازشت میکند و مقدمت را گرامی می دارد .
و چاه حسن . روستای طلاخاک . خاکی که جواهر است . گندم بکار طلا برداشت کن . سنگ بکاری جوانه می زند . الحمدلله که امسال باران هم بارید . و یقین دارم که چند روزه ی اخیر هم باران خواهد آمد و سر و تن مادر نوروز را خواهد شست .
پس بیایید و ببینید و لذت ببرید .


دستهای باد بر دامان سبز روزگار .
رقص گیسوهای گندمزارهای بیقرار .
خنده های یاکریم عشق بر شاخ کهور .
از لبان سرخ گوجه بوسه های آبدار .
چهره های پینه بسته ، نسلهای آفتاب .
صبح جاری در نگاه مردهای دامدار .
فارغ از دلخستگی ها ، فارغ از احساس غم .
خستگی در میکنی در سایه ی سبز کنار .
چای می نوشی و می خندی به روی زندگی .
قند چایت می شود خرمای نخل رودبار .
همصدا با حلق بلدرچین عاشق می شوی .
شعر می خوانی به یاد صورت زیبای یار .
شکر می گویی ، دعای سرخ باران می شوی .
عاشقی را می گذاری بعد در دستور کار .
بعد با لحن غزل ، همصحبت پروانه ها .
می نشینی پای حرف بوته ی سبز خیار .
می نشانی واژه ی لبخند بر لبهای شعر .
غرق شادی می شوی و می روی گشت و گذار .
نرم نرمک می رسد از راه فرزند بهار .
خوش به حال مردمان باصفای رودبار .
سعید سالمی



  

بادرود... شما که نوه ارته هستید.. خوبه... اما کاش وقتی سد بدون کارشناسی جیرفت روی هلیل زدند و دمار از هلیل و جاز درآورد یه چیزی می گفتید زیبا بود.. اکر همین حالا هم این سدسازی بیهوده را محکوم کنیدپیداست که دل بر مهر جاز دارید..  کسی که دوستدار جاز هست... برایش مهم منبع خسارت سازی است که به جاز ?سیب رساند.. وآن هم سد جیرفت است..  وقتی که جاز بر اثر بی أبینابود شود چه فرق می کند این بلا سد حیرفت باشد یا بردن ?ب از سرشاخه های هلیل ا توسط کرمانی ها..... ما اکر می خواهیم کرمانی ها را محکوم کنیم شایسته است اول این سد سازی را بی اساس که جاز موریان وهلیل را خشکاند  محکوم کنیم.. آنکاه نوبت کرمانی هاست.. که می خواهند بخشکانند.. اصلا اکر قرار آبی به جاز نرسد چه فرقی بین سد حیرفت و. بردن اب توسط  کرمانی ها  هست... مصیبتی که در سال 71. باپرشدن و بازشدن دریچهرهای این سد..  بر سر مردم رودبار امد در هیچ رسانه ای درج نشده است..آن  شب  دهشتناک پر از وحشتی  را می گویم که مردم روستای وکیل آباد و چلپایی و... .و... .دیکر حاشیه نشینان هلیل دچار چنان  مصیبتی بزرگ شده بودند که حتا پیران و سالمندان صدساله که از سد اطلاعی نداشتند.. راهم  شگفتزه کرده بود که چرا یکباره تمام معادلات طبیعت انگونه بهم خورده که نتوانسته اند پیشبینی اش بکنند.... آن شبی که آب هلیل درخانها افتاد.. وهمه ثیزشان را به یغما برد.. ومردم با پابفرار نهادند ویا ماندند وتا صبح را سر درختان کهورها گذراندند.  وشاهد خف شدن تک تک رمه های پرشمار گوسفند و گله های گاو مردم ده شدند.. آری ..کاش آن سالهایی که ما از این محنت بزرک می نوشتیم ..واسن سد را محکوم می کردیم... دوستان جیرفتی مان بجای اینکه احساس همراهی کنند و بمردم مارا از خود بدانند و آوازشان شوند.. مارا به منطقه گرایی متهم می کردند... من که بیشتر مقالهای تاریخی خود در همبستکی این دو بود نمی دیدندند. ومارا به جدا سری متهم کردند. اکر ان وقت وحتا همین الان به ان اعتراف بکنند..شایسته است.. ونه اینکه پس ازاین همه مصیبت که کرمانی ها از بالا اب می برند.. یادمان افتاده که جازی خشکیده  هم هست... ورودباری  بی ?ب هم هست...و... .باشد همین هم نکوست.. اما مارا مجالی د گر نیست. هفته قبل در  حاشیه هلیل  وروستای  وکیل آباد .زادکاه قوم وخویشانم  که پس از ان فاجعه   انجا را ترک  کرده اند  بودم.. خرابه های خانه هایی که اثر سیلزدگی دارند  رادیدم.. وسالهای زندکی خوش مردم این روستاراهم بیاد آوردم.. قلمتان برنا و نیکو و دلتان سرشار از زیبایی باد.
حمیدشهریاری کوتکی


  

سد جیرفت راه حلی که باعث فاجعه شده است
سدهای هیدروالکتریک یکی از مهمترین اشکال تولید انرژی در جهانستند. اغلب مهندسان احداث سدهای بزرگ را نشانهی پیشرفت میدانند، در حالیکه شواهد و قراین بیانگر این واقعیت است که حتی کشورهای پیشرفته نیز در این زمینه در حال تغییر نگرش هستند. ساخت یک سد بزرگ مستلزم هزینه های کلان اقتصادی است، ضمن آنکه نباید فراموش کرد سدها مسببین اصلی تغییر زیستگاههای آبی و اکوسیستمهای کناررودخانه ای هستند. پژوهشگران دانشگاه آکسفورد در تحقیقات گسترده خود بر روی 245 سد بزرگ بدین جمع بندی رسیده اند که کشورهای در حال توسعه با تاکید بر ساخت سدهای بزرگتر هیدروالکتریک بجای آنکه امید به برداشت سرمایه را بکارند، اقتصادهای آسیبپذیر و شکننده خود را در بدهی غرق میکنند. ارزیابی اثرات زیست محیطی یکی از بهترین راهکارها و ملاکهای تصمیمگیری و قضاوت در این زمینه است. از آنجایی که پروژههای سدسازی بزرگ در کشور ما نیز تجارب متعددی را رقم زدهاند لذا بر آن شدم تا این مساله در مورد سد جیرفت دنبال کرده و اطلاعاتی را از وضعیت این سد و تاثیر فاجعه بار آن بر محیط زیست پایین دست سد ارائه نماییم. اما قبل پرداختن به مشکلات این سد این را بگویم که شاید یکی از اساسی ترین عواملی که منجر به بروز مسائل سیستمی میشود " عدم جمع بندی تجربه ها" ست. در همه ی زمینه هاعنایت داشته باشید : ?? ما فقط اجرا میکنیم ?به بعدش کاری نداریم.
ساختمان میسازیم ، سد میسازیم ، تصفیه خانه میسازیم ، چاه میزنیم ، طرح نوین آبیاری میدهیم، وووو .. بدون هیچگونه توضیحی از اهداف طرح و بدون هیچگونه آموزشی به بهره بردار تحویل میدهیم و خداحافظ شما??
خوب طبیعی هست که نابود شود، ویران شود چون او (بهره بردار) نمیداند اصلا چه چیزی را با چه هدفی ، برای چه استفاده هایی ، با چه زحمتی ، با چه هزینه هایی ، در چه زمانی تهیه ودر اختیار او قرار گرفته .
یک ایستگاه پمپاژه با مثلا 5 دستگاه پمپ 250 کیلو واتی و کلی تابلوی برق و کلی تجهیزات ضربه گیر آب و لوله وانواع شیر آلات برقی وغیر برقی و .... نهایتا تحویل یک نگهبان میشود??حالا ممکن هست گاهی ، ماهی یک تکنسین هم برود سری بزند. فقط . تمام??
در طرح های سازه ای هیچ نوع گزارش، بازرسی ، سابقه حتی نقشه ی ازبیلت، عمده ی طرح های ما ندارند??چه برسد به طرح های غیر سازه ای ??
وقتی به مشکلی برخورد میکنند آن کارشناس یا تکنسین رسیدگی کننده تازه باید کشف کند سیستم را??
داشتن یا پیدا کردن وگسترش دیدگاه فرآیندی یکی از مواردیست که به حل مشکلات سیستمی کمک می کند.
تفکر سیستمی را بیاموزیم و به آن عمل کنیم چرا که در این بین پای طبیعت و آیندگانی در میان است که ما در قبال آنها مسئول هستیم چ خوب بود اگر ما آب را برای
همیشه و همه میخواستیم و اینجا سد جیرفت هم مستثنی از این موضوع بیان شده نیست. سدی که به منظور کنترل سیل ساخته شده و این منظور قابل
انکار نیست چرا که همه ی ما به نوعی شنیده ایم که تمدن کهن هلیل با سیلی عظیم به تاریخ پیوست و چرا ک اگر سد جیرفت نبود شاید در سال 1371 هم یک بار دیگر شهر جیرفت به تاریخ می پیوست. بنابرین ما منکر احداث سد جیرفت به منظور کنترل سیل نیستیم اما ذخیره سازی حجم عظیم آب در پشت سد باعث شکلگیری فاجعه بسیار دردناک در خشک شدن خزنده دریاچه جازموریان و نابودی روستاها و تمدن های محلی در حومه جازموریان شده به طوریکه دامنه گسترش این فاجعه زیست محیطی علاوه بر شهر های قلعه گنج و رودبار جنوب و کهنوج حتی دامن گیر شهرستان جیرفت و حومه آن هم شده است، دریاچه جازموریان که زمانی زیستگاه گونه های مختلف جانوری و پرندگان مهاجر وچراگاه مناسبی برای احشام روستایان و بومیان محلی بود اکنون شوره زاری بیش نیست. شوره زاری که 20 درصد از ریزگردهای کشور از آن بلند می شود ریزگردهایی که در صورت عدم توجه به آن در آینده ای نزدیک استان هرمزگان نیز به سرنوشتی همانند خوزستان دچار خواهد بود. و این ریزگردها یکی از پیامدهای کثیر این فاجعه زیست محیطی است که تا به یک معضل اجتماعی در سطح ملی تبدیل نشده، می شود با رها سازی نیاز زیست محیطی و حق آبه جازموریان حتی المقدور جلو آن را گرفت. چرا که در مرحله اول احداث این سد باعث شده که پوشش گیاهی با ریشه کم عمق رشد نکند و زمین رفته رفته عریان شود و در نهایت هم مجال برای فرسایش اعم از بادی و آبی مهیا شود و مجموع این عوامل دست به دست هم داده و باعث شده که باغدار و کشاورز هر کدام به نوبه خود چاههای عمیقتر در زمینهایشان حفر کنند و بالطبع سطح آب زیرزمینی را باز هم پایینتر ببرند. نتیجه اینکار هم همان طور که بیان شد و امروز کم و بیش بر همه مشخص است: بیابانزایی و شکلگیری چشمه های گرد و غبار. اینکه ما سد را در جایی بزنیم که ارزیابی زیست محیطی نشده یا اگر هم ارزیابی شده صرفاً به منظور توجیه بوده، حتماً مشکلساز خواهد بود. مشکلی که ذخیره سازی آب در پشت سد جیرفت به بار آورده بسیار فراتر از آنی هست که الان دیده می شود هر چند ریز شدن در پیامد های حاصل از ذخیره سازی آب در پشت سد جیرفت خارج از حوصله این نوشته است؛ اما به چه قیمتی باید شاهد نابودی زندگی در این منطقه وسیع باشیم که دامنه گسترش ان در استان های همجوار هم احساس شده.
تولید انرژی برقآبی به چه قیمتی?!
آیا واقعا برای دستیابی به هدف موردنظر راههای جایگزین دیگری نیز وجود نداشته است که برای تامین نیروی برای تولید برق، حقآبه پایین دست نادیده گرفته شود حقآبه ای که اگر رها می شد دیگر شاهد نابودی تنوع زیستی و
معیشت و زندگی بیش از صد هزار کشاورز این منطقه که بخش قابل توجهی از مواد غذایی کشور را تامین می کند نبودیم.!
شاید وقتی که در خصوص میزان تخصیص و حقابه این سد تصمیم گیری میشد سایر بخش ها نیز دور میز بودنداین اتفاقات کمتر بیفتد. اینطور نیست؟
البته به شرطی که همه به یک میزان سهم بیشتری نخواهند و لااقل یک نفر وجود داشته باشد که محکم و استوار فقط تعادل را مطالبه کند تا تمام تصمیمات حول این تعادل شکل بگیرد. ولی مشکل اینجاست که مدیران یک هدف را دنبال میکنند وان هم درامد است و این منبع درآمد هم باعث شده که دیگر واقعیت ها را نبینند.اگر به قانون توزیع عادلانه اب درست عمل می شدوضعمان این نبود. مدیران پارامترها را با سلیقه خود تفسیر وهر مقداری که دوست داشتند عمل کردند.
تا حالا فکر کرده اید چه حجمی از آب پشت سد جیرفتکه باید به عنوان نیاز زیست محیطی در رودخانه هلیل جریان میافت و در آغوش جازموریان آرام میگرفت تبخیر می شود تا دیگر همچون گذشته نتواندتجلی بخش زندگانی بومیان و زیستگاه مناسبی جانوران گوناگون باشد ما با یک حساب کتاب سرانگشتی(با توجه به متوسط تبخیر جنوب کرمان و سطح دریاچه سد) تا حدودی به عمق فاجعه هدر رفت آب پی میبریم.....
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهره‏برداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همان‏گونه که حق استفاده و بهره‏مندی از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد.
بیایید تا آب را برای همه و همیشه بخواهیم و مطالبه کنیم اگر چه این روزها بازار شعارهای مثبت‌نگرانه و روحیه‌بخش خیلی گرم شده اما واقعیت این است که افرادی با چنین روحیه متفاوتی بسیار کم ‌و نادرند و مرور زندگی انسان‌های تاریخ‌ساز هم نشان از آن دارد که از قضای روزگار اقدامات آن‌ها نیز در ابتدا خیلی کوچک و ناچیز شمرده می‌شده‌ است.
چه یک کارشناس ارشد در شرکت هستید و چه استاد دانشگاه، چه یک دانشجوی تازه‌کارید و چه یک متخصص باسابقه، هر چه که هستید و در هر جایگاهی که قرار دارید این مملکت برای رشد و بالندگی در عرصه مدیریت صحیح منابع آب نیاز به افرادی دارد که کارهای کوچک را ناچیز نشمارند و بیش از خواندن آیه یاس به آینده درخشان آن امیدوار باشند‌.
به امید آینده ای درخشان برای ایران عزیز

راشد جهانگیری کارشناسی ارشد مدیریت منابع آب

جمعیت ناجیان آب


  
+ وتا


+ سلام


+ سلام






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ