انتقال سرچشمه های هلیل رود و جازموریان: به اسم شرب، یا به کام صنایع؟
«نفهمیدند که در یزد و کرمان نباید کارخانه های عظیم بزنند الان به مرحله ای رسیده که این کارخانه ها و اطراف آن، نه دشت ها، نه روستاها آب ندارند و چون نمی توانند این کارخانه ها را که میلیاردها تومان هزینه احداث آن شده تعطیل کنند از وزرات نیرو خواسته اند تا آب برایشان بیاورند...» این بخشی از گفتگوی پرفسور پرویز کردوانی با روزنامه همشهری و انتقاد به طرح های انتقال آب است.
مسأله ی انتقال آب از سرچشمه های هلیل رود به سمت شمال کرمان، چندین سال است که ذهن اهالی جنوب کرمان و همچنین دوستداران محیط زیست و تالاب مظلوم جازموریان را به خود مشغول کرده است. سد صفارود که بر روی رودخانه سرمشک به عنوان یکی از سرچشمه های اصلی هلیل رود بنا شده است، طبق ادعای مهندس بختیاری مدیر عامل وقت آب منطقه ای استان کرمان جهت تامین آب شرب شهر کرمان تاسیس شده است.
سوال اصلی این سطور این است که اگر شهر کرمان در تامین آب شرب خود وامانده است احداث کارخانه ی فولاد در سال 1390 واقع در شمال شهر کرمان با ظرفیت سالانه حدود 6 میلیون تن سالانه (2 میلیون تن در سال آهن اسفنجی، 1/4 میلیون تن در سال شمش و 2/5 ملیون تن گندله)، آن هم با اختصاص مبلغ 500 میلیون یورو چه معنا و مفهومی دارد؟ بر اساس شاخص های جهانی فولاد، برای تولید هر کیلوگرم فولاد 8 لیتر آب نیاز است که این شاخص در ایران متغیر است. لذا میانگین سالانه استفاده ی آب تنها همین یک کارخانه، حجم آبی حدود 50 تا 60 میلیون لیتر در سال است.
کارخانه دیگری که در سال 1394 کلنگ زنی شد، کارخانه عظیم پتروشیمی کرمان است. به گزارش خبرگزاری مهر احداث پتروشیمی در استان کرمان در نخستین سفر دولت نهم به کرمان پیشنهاد و به مصوبه تبدیل شد. هر چند احداث این کارخانه با تاخیر همراه بود و منتقدان این پروژه، دلیل اجرا نشدن این پروژه را نبود زیر ساختهای لازم در کرمان اعلام کرده بودند ؛ اما مهندس رزم حسنی استاندار محترم کرمان چهار پروژه پتروشیمی کرمان را بررسی و آنها را در قالب اجرای این پروژه اصلی و احداث یک واحد پتروشیمی جمع بندی کرده است.
تامین آب مورد نیاز صنایع پتروشیمی از اهمیت زیادی برای تداوم فعالیت آنها برخوردار است. تامین حجم زیاد آب جهت استفاده در بویلرها برای تولید بخار و خنک کردن تجهیزات و موارد دیگر از ضروری ترین اقدامات ایجاد یک مجتمع پتروشیمی پس از تامین خوراک است. در میان گروه صنایع ، محصولات شیمایی بالاترین مصرف آب حتی بیش از صنعت فولاد را دارد.
حتی اگر سایر صنایع موجود در شمال استان کرمان همچون صنعت مس، کارخانه لاستیک و غیره را که نیاز ضروری و حیاتی به آب دارند را در نظر نگیریم، در منطقه خشک و بی آب کرمان احداث صنایع آب بر فولاد و پتروشیمی چه ضرورتی دارد؟
آیا سزاوار است که آب را بر روی هلیل رود و در نهایت جازموریان مسدود کرد اما چرخ صنایع را به حرکت درآورد، و در مقابل قطب کشاورزی ایران واقع در جنوب کرمان و همچنین تالاب جازموریان را از پا درآورد و منشأ ریزگردهای کشور را بیش ازاین تشدید کرد؟
اگرچه به طور کل و در نگاه کلان صنایع نقش چندانی در بحران آب موجود در کشور نداشته اند، اما احداث کارخانجات صنعتی به شکل غیر اصولی و نسنجیده در مناطق کویری همچون کرمان و یزد موجب افزایش تنش های آبی شده است.
بنابراین حداقل خواسته ی مردم پاسخگویی و شفاف سازی مسئولان در این زمینه است. جا دارد در ایّام دهه فجر یادی کنیم از بنیانگذار انقلاب اسلامی، که در این زمینه فرموده اند:«ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست می یابد که کوچک ترین فرد ایرانی آزادانه و بدون وجود کم ترین خطر، به بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد».
محمد رضا سیفی