برداشتی از گزارش های جهاد کشاورزی
تاثیرات کمیت و کیفیت آب بر کشاورزی و باغات
در بحث آب مورد نیاز کشاورزی و باغداری، بعد از کمیت آب، دو مورد مهم وجود دارد:
1- شوری آب (بالاتر رفتن ای سی) 2- کیفیت آب (املاح)
شوری آب
با کاهش آب سفره های زیرزمینی، آب باقی مانده شورتر میشود همانطور که در برخی نقاط و حتی روستاهای دشت میناب اکنون با شوری بالاتر از استاندارد مواجه شده ایم؛ روستاهایی مثل بندزرک کلیبی، چلو، و کلا روستاهایی که با دریا فاصله کمتری دارند سالهاست که بر شوری آبشان افزوده میشود و باغها و کشاورزیهایشان خشک شده و یا در حال خشک شدن است...
درخت انبه از جمله گونه هایی است که نیازمند آب با ای سی (EC) کمتر از 1500 است. بالاتر رفتن از حد مجاز، باعث ضعیف شدن درخت و "زوال" آن میشود (حالتی شبیه به بیماری ایدز) که مقاومت درخت را کم کرده و درخت با کوچکترین عامل بیماری کاملا نابود میشود!
در میناب 1700 هکتار سطح زیر کشت درخت انبه وجود دارد که در صورت تداوم این روند، درختان انبه میناب که از حساسترین گونه ها میباشند به کلی نابود میشوند
بیش از 12 هزار هکتار نخیلات در میناب وجود دارد و این نخیلات از سمت حاشیه دریا در حال نابودی و یا تغییر شکل هستند؛ به این معنی که شاید درخت هنوز سبز و زنده باشد اما آنقدر نحیف و ضعیف میشود که دیگر توانی برای باروری ندارد و در صورت باروری محصول آن کیفیت لازم را ندارد که با دلزدگی بهره بردار، به تغییر شغل و رها کردن همیشگی نخلها می انجامد. امروزه میتوان نخلستانهای زیادی را یافت که به چنین سرنوشتی دچار شده اند.
ادامه دارد...
احیای_دشت_میناب
برخی بحران خشکسالی [آب]را باور ندارند
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس گفت: خشکسالی و بحران پیش روی کشور و استان فارس در باور برخی از مسئولین و مردم جای نگرفته است.
به گزارش خبرنگار مهر، احمد رحمانیان ظهر یکشنبه درنشست بررسی مشکلات و معضلات آب در استانهای فارس، اصفهان، بوشهر، همدان، یزد، کرمان، خراسان رضوی و تهران، گفت: ضعف برخی دستگاه های نظارتی در حوزه آب، تبدیل بحران آب به یک چالش بزرگ امنیتی، ضرورت هدف گذاری برای مصرف بهینه آب و... از مهترین موضوعات مطرح شده در نشست هم اندیشی منطقه ای بحران آب است.
وی ادامه داد: متاسفانه هنوز مسئولان و مردم به این نتیجه نرسیده اند که ایران در منطقه ای خشک واقع شده و در حال حاضر 10 سال است که دچار خشکسالی هستیم.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس با اشاره به وجود 300 هزار حلقه غیرمجاز و اضافه برداشتهای غیرمجاز در کشور بیان کرد: برداشت از سفره های آب های زیرزمینی به نحوی است که اگر چندین برابر سالهای پربارش بارندگی داشته باشیم بازهم مشکل بحران آب در کشور حل نمی شود.
رحمانیان تصریح کرد: ضعف برخی از دستگاه های نظارتی در حوزه های مختلف، نداشتن برنامه جامع و چاه های غیرمجاز سبب شده برخی مناطق کشور بحرانی اعلام شود.
وی تاکید کرد: معضل آب و کمبود آب مشکلات زیادی از جمله مهاجرت، دعاوی، حاشیه نشینی و... را به همراه دارد امروز قانونگذار نتوانسته قانونی تصویب کند و قانون موجود هم حفر چاه ها را تسریع کرده است.
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس ادامه داد: باید با استفاده از نظرات کارشناسان در موضوع آب به یک نتیجه محکم برسیم تا راهکارهای واقعی با مشارکت همگان تعرف شود.
بحران آبی ایران
برمبنای یک تحقیق بین المللی کشورمان به موضوع « سندروم ورشکستگی آبی» دچار شده است و برمبنای این بررسی علمی، اثرات توسعه بی رویه از تحریم و تغییر اقلیم نیز وضعیت ایران را بدتر کرده است.
به گزارش خبرنگار مهر، «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران: چالشهای یک ملت ورشکسته آبی» عنوان مقاله علمی سه استاد ایرانی دانشگاه های انگلستان و آمریکاست که در آخرین شماره نشریه علمی «مطالعات ایران» چاپ شده است.
این مقاله (https://goo.gl/qNSmws) که حاصل همکاری پژوهشی دکتر کاوه مدنی (امپریال کالج لندن)، امیر آقاکوچک (دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین) و علی میرچی (دانشگاه تگزاس در ال پاسو) است 17 عامل و شتاب دهنده اصلی را برای مشکلات کنونی آب کشور شناسایی و معرفی می کند.
این عوامل شامل موارد زیر است:
1- افزایش سریع جمیعت2- مهاجرت و گسترش شهرنشینی3- زیرساختهای ناکافی برای توزیع آب4- افت کیفیت آب5- کشاورزی ناکارآ6- رویای خودکفایی غذایی7- افزایش تقاضای آب8- آب و انرژی ارزان9- سدسازی بی رویه10- چاههای عمیق11- خشکسالی12- سیل13- تغییر اقلیم14- عطش توسعه و «مأموریت هیدرولیکی (آبی)» ناتمام15- تحریم ها و عدم ثبات اقتصادی16- ساختار نا مناسب حکمرانی آب17- سطح پایین هوشیاری محیط زیستی
در بخشی از مقاله با عنوان «طبیعی یا انسانی؟» این سه محقق ایرانی این نکته را یادآوری می کنند که با وجود آنکه تغییرات متغیرهای اقلیمی و خشکسالی های مکرر و حتی تحریم های اقتصادی فشار بر منابع آبی ایران را افزایش داده اند، وضعیت کنونی آب ایران محصول سالها مدیریت نامناسب براساس درک نادرستی از مفهوم توسعه است. بنابراین نظریه، خشکسالی ایران از نوع «خشکسالی انسانی» یا «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی» است که به خاطر بیشتر شدن تقاضای آب از توان منابع آبی کشور رخ داده است.
کاوه مدنی، یکی از دانشمندان جوان و برتر علوم زمین در سال 2016 که هدایت این تیم تحقیقاتی را بر عهده داشته است، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خشکسالی انسانی یا اقتصادی-اجتماعی از سایر خشکسالی های شناخته شده در علوم آب مثل خشکسالی هواشناختی، خشکسالی آبی یا هیدرولوژیکی و خشکسالی کشاورزی جدی تر است چرا که این نوع خشکسالی مانند سایر خشکسالی ها با افزایش بارش از بین نخواهد رفت.
به عقیده این استاد شناخته شده و بین المللی مدیریت منابع آب، بدون کاهش جدی مصرف آب در سطح ملی نمی توان به از بین رفتن خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران امید داشت اما متاسفانه به جای کاهش مصرف هنوز به دنبال افزایش عرضه آب از طریق آب شیرین کردن و انتقال آب و حتی آب های زیرزمینی ژرف هستیم.
به عقیده این تیم تحقیقاتی ایران از سندروم «ورشکستگی آبی» رنج می برد. به عبارت دیگر منابع موجود آب ایران که به خاطر اثرات اقلیمی و انسانی از گذشته نیز محدودتر شده اند، دیگر جوابگوی نیازهای رو به افزایش بخش آب نیستند. از لحاظ علمی با کاهش جدی تقاضای آب و افزایش بهره وری آب می توان ایران را از حالت ورشکستگی آبی خارج کرد.
اما به عقیده نویسندگان این مقاله تحقیقاتی، فقدان درک درست از ریشه های مشکلات آبی ایران، ساختار نامناسب و نامطلوب حکمرانی و برنامه ریزی آب، عدم هماهنگی متولیان بخش آب کشور با سایر بخش های دولت که اثرات مستقیم بر بخش آب دارند (نظیر اقتصاد، شهرسازی، مسکن، صنعت و ...) و هزینه های سیاسی تغییرات بنیادین مورد نیاز در بخش آب (نظیر افزایش قیمت آب و برق) مانع از هرگونه تغییر معنادار عملی در شرایط کنونی می شود.
این کارشناسان با یادآوری بسته دهگانه پیشنهاد شده در تحقیقات قبلی برای حل مشکلات آب کشور این نکته را متذکر می شوند که هر گونه تلاش برای حل مشکلات موجود باید از طریق رویکرد مدیریت تلفیقی (پورتفولیویی) صورت پذیرد. بر اساس این رویکرد با اجرای راهکارهای متعدد به صورت همزمان و موازی می توان مسیر حل مشکلات پیچیده را هموار ساخت.
صدای پای آب (کانال تلگرامی)
یحیی کمالی پور نماینده محترم شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی در انتقاد از طرح صفارود اظهار داشتند: نباید کاری انجام بدهیم که عدهای از آب متنعم شده و عده دیگر از آن بهره مند نشوند، در حالی که آب سهم آنهاست و ما اسناد مالکیتی مردم حوضه هلیل از آبریز بافت تا جازموریان را داریم که 80 درصد مالکیت رسمی آنها، نوشته حقابه از هلیل و امروز این اسناد عملا مخدوش شده و حقابهای وجود ندارد.
وی بیان کرد: قریب به 120 میلیون مترمکعب آب در آینده در سد صفارود و 40 میلیون مترمکعب در سد بافت تجمیع میشود و اگر این حجم آب از هلیل گرفته شود، آبی برای هلیل میماند؟
#بیایید_صدای_جازموریان_باشیم
نجات #جازموریان نجات حیات در جنوب ایران زمین????
https://telegram.me/joinchat/CpFmU0Cwnc4YqAe-JwyR-g
یزگرد به ذراتی در اندازه حدود چند میکرون تا چند ده میکرون گفته می شود که تحت تاثیر پدیده های جوی از نقطه به نقطه حرکت کرده و می تواند آثار و نتایج زیان باری برای انسان محیط زیست و صنایع ایجاد کند.
برخلاف ریزگرد که تعریف کوتاه و کاملی دارد ریزمغز تعاریف گوناگون و متعددی دارد و با یک تعریف نمی توان حق مطلب را در مورد آن ادا کرد به عنوان مثال:
ریزمغز کسی است که به خاطرکشاورزی در کویر، نخلستان هایی که از دست صدام سالم مانده بودند را یکی پس از دیگری به شوره زار تبدیل می کند.
ریزمغز کسی است آب بر ترین صنایع را در بی آب ترین دشت کشور تاسیس می کند.
ریزمغز کسی است که علی رغم همه هشدارها، سد گتوند را- که غیرکارشناسانه مکان یابی و ساخته شده بود- آبگیری می کند.
ریزمغز کسی است که هورالعظیم را برای دو یا سه دلار هزینه کمتر به ازای هربشکه نفت می خشکاند.
ریزمغز کسی است که برای رضایت مافیای سدسازان و آب سالاران یکی پس از دیگری و بدون توجه به محیط زیست و منافع مردم پایین دست، مجوز سدسازی و انتقال آب می دهد.
ریزمغز کسی است که برای نماینده شدن و نماینده ماندن و یا مدیر شدن و مدیر ماندن آنقدر مجوز چاه می دهد که بزرگترین دریاچه آب شور دنیا را می خشکاند.
ریزمغز کسی است که زیباترین شهر ایران، نصف جهان را با صنعتی سازی غیر کارشناسی به رتبه اول بسیاری از بیماری های صعب العلاج تبدیل می کند.
ریزمغز کسی که با اجرای طرح های کارشناسی نشده کشاورزی دشت های حاصلخیز مشهد ورامین و مرودشت را به کانون های مستعد فروچاله تبدیل می کند.
ریزمغر کسی است که علی رغم آگاهی بر نقش و سهم مهم کانون های داخلی گرد و غبار، تمام منشاء ریزگردها را خارجی می داند.
ریزمغز کسی است که می خواهد حاصلخیزترین دشت ایران را به کویر و بزرگترین کویر ایران را به دشت حاصلخیز کشاورزی تبدیل کند.
ریزمغز کسی است که تا زمانی که یک مساله به بحرانی فراگیر تبدیل نشود هزینه های لازم برای پایداری شریان های حیاتی یک استان را تامین نمی کند.
ریز مغز کسی است که.........................(تعریف شما از ریزمغز چیست)
حضرت امام فرمودند: من میان شما در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. کم کم سران نظام و عقلای قوم خواهند پذیرفت که نااهلان و نامحرمان فقط در گروه سیاستمداران تعریف نمی شوند. نااهلترین نااهلان و نامحرمترین نامحرمان همین ریزمغزها هستند که سالهاست در مدیریت های میانی و بعضا ارشد وزارت خانه های مهمی مانند نیرو، نفت و جهاد کشاورزی تیشه به ریشه میراث 7 هزار ساله گذشتگان و سرمایه نسل های آینده زده و می زنند. فرونشست زمین در فامنین و ورامین و مرودشت و.. خشک شدن دریاچه های ارومیه و پریشان و...خشک شدن تالاب های گاوخونی، جازموریان، هورالعظیم و شادگان و...... کم آب شدن بیشتر رودخانه های و خشک شدن بیشتر شاهکارهای مهندسی آب ایرانی یعنی قنات های کشور نشان می دهد که خطر ریزمغزها برای نظام و تمدن 7 هزار ساله ایران از هر دشمن خارجی از داعش گرفته تا اسراییل و آمریکا بیشتر است.
بابک مختاری دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز
یاالله ..
سد جیرفت راه حلی که باعث فاجعه شده است
سدهای هیدروالکتریک یکی از مهمترین اشکال تولید انرژی در جهانستند. اغلب مهندسان احداث سدهای بزرگ را نشانهی پیشرفت میدانند، در حالیکه شواهد و قراین بیانگر این واقعیت است که حتی کشورهای پیشرفته نیز در این زمینه در حال تغییر نگرش هستند. ساخت یک سد بزرگ مستلزم هزینه های کلان اقتصادی است، ضمن آنکه نباید فراموش کرد سدها مسببین اصلی تغییر زیستگاههای آبی و اکوسیستمهای کناررودخانه ای هستند. پژوهشگران دانشگاه آکسفورد در تحقیقات گسترده خود بر روی 245 سد بزرگ بدین جمع بندی رسیده اند که کشورهای در حال توسعه با تاکید بر ساخت سدهای بزرگتر هیدروالکتریک بجای آنکه امید به برداشت سرمایه را بکارند، اقتصادهای آسیبپذیر و شکننده خود را در بدهی غرق میکنند. ارزیابی اثرات زیست محیطی یکی از بهترین راهکارها و ملاکهای تصمیمگیری و قضاوت در این زمینه است. از آنجایی که پروژههای سدسازی بزرگ در کشور ما نیز تجارب متعددی را رقم زدهاند لذا بر آن شدم تا این مساله در مورد سد جیرفت دنبال کرده و اطلاعاتی را از وضعیت این سد و تاثیر فاجعه بار آن بر محیط زیست پایین دست سد ارائه نماییم. اما قبل پرداختن به مشکلات این سد این را بگویم که شاید یکی از اساسی ترین عواملی که منجر به بروز مسائل سیستمی میشود " عدم جمع بندی تجربه ها" ست. در همه ی زمینه هاعنایت داشته باشید : ?? ما فقط اجرا میکنیم ?به بعدش کاری نداریم.
ساختمان میسازیم ، سد میسازیم ، تصفیه خانه میسازیم ، چاه میزنیم ، طرح نوین آبیاری میدهیم، وووو .. بدون هیچگونه توضیحی از اهداف طرح و بدون هیچگونه آموزشی به بهره بردار تحویل میدهیم و خداحافظ شما??
خوب طبیعی هست که نابود شود، ویران شود چون او (بهره بردار) نمیداند اصلا چه چیزی را با چه هدفی ، برای چه استفاده هایی ، با چه زحمتی ، با چه هزینه هایی ، در چه زمانی تهیه ودر اختیار او قرار گرفته .
یک ایستگاه پمپاژه با مثلا 5 دستگاه پمپ 250 کیلو واتی و کلی تابلوی برق و کلی تجهیزات ضربه گیر آب و لوله وانواع شیر آلات برقی وغیر برقی و .... نهایتا تحویل یک نگهبان میشود??حالا ممکن هست گاهی ، ماهی یک تکنسین هم برود سری بزند. فقط . تمام??
در طرح های سازه ای هیچ نوع گزارش، بازرسی ، سابقه حتی نقشه ی ازبیلت، عمده ی طرح های ما ندارند??چه برسد به طرح های غیر سازه ای ??
وقتی به مشکلی برخورد میکنند آن کارشناس یا تکنسین رسیدگی کننده تازه باید کشف کند سیستم را??
داشتن یا پیدا کردن وگسترش دیدگاه فرآیندی یکی از مواردیست که به حل مشکلات سیستمی کمک می کند.
تفکر سیستمی را بیاموزیم و به آن عمل کنیم چرا که در این بین پای طبیعت و آیندگانی در میان است که ما در قبال آنها مسئول هستیم چ خوب بود اگر ما آب را برای
همیشه و همه میخواستیم و اینجا سد جیرفت هم مستثنی از این موضوع بیان شده نیست. سدی که به منظور کنترل سیل ساخته شده و این منظور قابل
انکار نیست چرا که همه ی ما به نوعی شنیده ایم که تمدن کهن هلیل با سیلی عظیم به تاریخ پیوست و چرا ک اگر سد جیرفت نبود شاید در سال 1371 هم یک بار دیگر شهر جیرفت به تاریخ می پیوست. بنابرین ما منکر احداث سد جیرفت به منظور کنترل سیل نیستیم اما ذخیره سازی حجم عظیم آب در پشت سد باعث شکلگیری فاجعه بسیار دردناک در خشک شدن خزنده دریاچه جازموریان و نابودی روستاها و تمدن های محلی در حومه جازموریان شده به طوریکه دامنه گسترش این فاجعه زیست محیطی علاوه بر شهر های قلعه گنج و رودبار جنوب و کهنوج حتی دامن گیر شهرستان جیرفت و حومه آن هم شده است، دریاچه جازموریان که زمانی زیستگاه گونه های مختلف جانوری و پرندگان مهاجر وچراگاه مناسبی برای احشام روستایان و بومیان محلی بود اکنون شوره زاری بیش نیست. شوره زاری که 20 درصد از ریزگردهای کشور از آن بلند می شود ریزگردهایی که در صورت عدم توجه به آن در آینده ای نزدیک استان هرمزگان نیز به سرنوشتی همانند خوزستان دچار خواهد بود. و این ریزگردها یکی از پیامدهای کثیر این فاجعه زیست محیطی است که تا به یک معضل اجتماعی در سطح ملی تبدیل نشده، می شود با رها سازی نیاز زیست محیطی و حق آبه جازموریان حتی المقدور جلو آن را گرفت. چرا که در مرحله اول احداث این سد باعث شده که پوشش گیاهی با ریشه کم عمق رشد نکند و زمین رفته رفته عریان شود و در نهایت هم مجال برای فرسایش اعم از بادی و آبی مهیا شود و مجموع این عوامل دست به دست هم داده و باعث شده که باغدار و کشاورز هر کدام به نوبه خود چاههای عمیقتر در زمینهایشان حفر کنند و بالطبع سطح آب زیرزمینی را باز هم پایینتر ببرند. نتیجه اینکار هم همان طور که بیان شد و امروز کم و بیش بر همه مشخص است: بیابانزایی و شکلگیری چشمه های گرد و غبار. اینکه ما سد را در جایی بزنیم که ارزیابی زیست محیطی نشده یا اگر هم ارزیابی شده صرفاً به منظور توجیه بوده، حتماً مشکلساز خواهد بود. مشکلی که ذخیره سازی آب در پشت سد جیرفت به بار آورده بسیار فراتر از آنی هست که الان دیده می شود هر چند ریز شدن در پیامد های حاصل از ذخیره سازی آب در پشت سد جیرفت خارج از حوصله این نوشته است؛ اما به چه قیمتی باید شاهد نابودی زندگی در این منطقه وسیع باشیم که دامنه گسترش ان در استان های همجوار هم احساس شده.
تولید انرژی برقآبی به چه قیمتی?!
آیا واقعا برای دستیابی به هدف موردنظر راههای جایگزین دیگری نیز وجود نداشته است که برای تامین نیروی برای تولید برق، حقآبه پایین دست نادیده گرفته شود حقآبه ای که اگر رها می شد دیگر شاهد نابودی تنوع زیستی و
معیشت و زندگی بیش از صد هزار کشاورز این منطقه که بخش قابل توجهی از مواد غذایی کشور را تامین می کند نبودیم.!
شاید وقتی که در خصوص میزان تخصیص و حقابه این سد تصمیم گیری میشد سایر بخش ها نیز دور میز بودنداین اتفاقات کمتر بیفتد. اینطور نیست؟
البته به شرطی که همه به یک میزان سهم بیشتری نخواهند و لااقل یک نفر وجود داشته باشد که محکم و استوار فقط تعادل را مطالبه کند تا تمام تصمیمات حول این تعادل شکل بگیرد. ولی مشکل اینجاست که مدیران یک هدف را دنبال میکنند وان هم درامد است و این منبع درآمد هم باعث شده که دیگر واقعیت ها را نبینند.اگر به قانون توزیع عادلانه اب درست عمل می شدوضعمان این نبود. مدیران پارامترها را با سلیقه خود تفسیر وهر مقداری که دوست داشتند عمل کردند.
تا حالا فکر کرده اید چه حجمی از آب پشت سد جیرفتکه باید به عنوان نیاز زیست محیطی در رودخانه هلیل جریان میافت و در آغوش جازموریان آرام میگرفت تبخیر می شود تا دیگر همچون گذشته نتواندتجلی بخش زندگانی بومیان و زیستگاه مناسبی جانوران گوناگون باشد ما با یک حساب کتاب سرانگشتی(با توجه به متوسط تبخیر جنوب کرمان و سطح دریاچه سد) تا حدودی به عمق فاجعه هدر رفت آب پی میبریم.....
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبرداری از این نعمت الهی در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندی از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد.
بیایید تا آب را برای همه و همیشه بخواهیم و مطالبه کنیم اگر چه این روزها بازار شعارهای مثبتنگرانه و روحیهبخش خیلی گرم شده اما واقعیت این است که افرادی با چنین روحیه متفاوتی بسیار کم و نادرند و مرور زندگی انسانهای تاریخساز هم نشان از آن دارد که از قضای روزگار اقدامات آنها نیز در ابتدا خیلی کوچک و ناچیز شمرده میشده است.
چه یک کارشناس ارشد در شرکت هستید و چه استاد دانشگاه، چه یک دانشجوی تازهکارید و چه یک متخصص باسابقه، هر چه که هستید و در هر جایگاهی که قرار دارید این مملکت برای رشد و بالندگی در عرصه مدیریت صحیح منابع آب نیاز به افرادی دارد که کارهای کوچک را ناچیز نشمارند و بیش از خواندن آیه یاس به آینده درخشان آن امیدوار باشند.
به امید آینده ای درخشان برای ایران عزیز
راشد جهانگیری کارشناسی ارشد مدیریت منابع آب
جمعیت ناجیان آب
رادممکن است افزایش بارش در بعضی از سال ها موجب خوشحالی مردم شود، ولی میزان بارش حتی در دوره های ترسالی، برای کشور پهناور و پرجمعیت ما که در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته کافی نیست. براساس گزارش های سازمان های بین المللی، ایران یکی از کشورهایی است که در آینده نزدیک با کمبود آب مواجه می شود. درست است که مردم ایران به اندازه کشورهایی نظیر آمریکا و ژاپن آب مصرف نمی کنند، ولی واقعیت این است که برای جلوگیری از بحران های آینده بیش از این باید در مصرف آب صرفه جویی کنند. این صرفه جویی ها حتی در کشورهای پرآب نظیر کشورهای اروپایی هم انجام می شود. یک پزشک ایرانی مقیم آلمان می گوید: «در آلمان به قدری آب گران است که مردم در حمامشان از سیستمی استفاده می کنند که هر بار مقدار محدودی آب در اختیارشان قرار می دهد». برای بسیاری از مردم کمبود آب به معنی جیره بندی و قطعی گاه و بیگاه آب است. در حالی که این قضیه ابعاد گسترده تری دارد. مهندس احسان بی نیاز کارشناس آب که موضوع پایان نامه اش پدیده کم آبی در ایران بوده است، هشدار می دهد: «قطعاً 20 سال پس از حالا مشکل اصلی کشور مشکل آب خواهد بود». وی می گوید: «خشکسالی پدیده ای خزنده است. این پدیده تلفات انسانی زیادی ندارد ولی تلفات اقتصادی اش زیاد است. در حالی که مردم فکر می کنند زلزله و سیل بلایای طبیعی است و به خشکسالی اهمیت نمی دهند. روزنامه ها و مجلات هم نسبت به دیگر بلایای طبیعی کمتر به این موضوع می پردازند. در حالی که کارشناسان سازمان ملل گفته اند که اگر خشکسالی در ایران رخ دهد به فاجعه انسانی تبدیل می شود. کم آبی موجب می شود آبی که برای کشاورزی و دامپروری مورد استفاده قرار می گیرد از بین برود، قنات ها بی آب شود، زمین ها خشک و بایر شود و بیماری های مختلف به وجود آید. همچنین حیات وحش و گونه های زیستی از بین برود. چنان که در خشکسالی سال ،78 در سیستان و بلوچستان تمساح پوزه کوتاه در معرض انقراض قرار گرفت. هنگامی که بر اثر کم آبی محصولات کشاورزی کم می شود، کشاورزان نیز نمی توانند وام هایشان را بازپرداخت کنند. نمونه کشورهایی که بر اثر کم آبی دچار بحران شدند، اتیوپی و هندوستان است. علت مهم قحطی های هند، سیلاب و خشکسالی بوده است. خشکسالی در اتیوپی و هند باعث قحطی شده و جنگ هایی را به وجود آورده است. ایران هم در معرض این گونه خطرات قرار دارد. چون که ایران جزو کشورهای خشک جهان است. علاوه بر این که کشور ما، کم آب است، بارش ها نیز در آن نامنظم است. میانگین بارش در ایران 248 میلی متر در سال است در حالی که میزان بارش در آستارا 2000 میلی متر و در طبس 50 میلی متر است». ? بارش کم و مصرف رو به افزایش میزان متوسط بارش در ایران 248 میلی متر یا 413 میلیارد متر مکعب است. این میزان یک سوم متوسط بارش در جهان (831 میلی متر) است. به این ترتیب در حالی که یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، سهم ایران از منابع آب تجدیدپذیر فقط 36 صدم درصد است. از 413 متر مکعب بارش سالانه 269 متر مکعب هم به اشکال مختلف از دست می رود. بیش از 93 درصد از آب باقیمانده صرف کشاورزی آن هم به شکل غیراصولی می شود. یک استاد جغرافیای دانشگاه تهران به گزارشگر روزنامه گفت: «در سال 1337 جمعیت ایران 16 میلیون بوده و حالا 70میلیون است. در حالی که میزان آب ثابت مانده. کشور ما در منطقه خاورمیانه قرار دارد و از نظر میزان بارندگی فقیر است. حتی با این که بارندگی در شمال کشور زیاد است ولی این باران هم زمانی می بارد که زیاد به آن احتیاج نیست و 3 ماه تابستان که موقع برنج کاری است این مناطق آب ندارد. در نتیجه حتی در پرباران ترین نقطه کشور هم ناچاریم از آب زیرزمینی استفاده کنیم. استفاده زیاد از آب زیرزمینی هم باعث می شودکه سطح این آب ها در همه جا پائین بیاید. به خاطر پائین رفتن آب های زیرزمینی هم چاه های نیمه عمیق به چاه عمیق تبدیل شده اند و بعضی از قنات ها خشک شده اند. وقتی سطح آب پائین می آید پوشش گیاهی مراتع از بین می رود و گیاهانی که از آب زیرزمینی استفاده می کردند از بین می روند». کارشناسان می گویند که از میانه بهار آب رودخانه ها و چشمه ها کاهش می یابد و در تابستان تنها منبع قابل استفاده آب های زیرزمینی است. درحالی که با میزان بهره برداری کنونی، آب های زیرزمینی هم در معرض خطر جدی قرار دارند. نتیجه تحقیقات سازمان ملل حاکی از این است که منابع قابل استفاده آب ایران از 200 میلیارد متر مکعب در سال 1990 به 726 تا 860 میلیارد متر مکعب در سال 2025 کاهش خواهد یافت. این اتفاقات در حالی رخ می دهد که افزایش جمعیت و بهتر شدن برنامه غذایی، می تواند کشور را به شدت به واردات محصولات کشاورزی وابسته کند. در همین مدت همچنان جمعیت شهری رو به افزایش می رود و مصرف زیاد آب به بحران دامن می زند. محمدمهدی عفیفی کارشناس کشاورزی می گوید: «محصولات استراتژیک گندم و جو و چغندرقند به آب زیادی نیاز دارند. بنابراین بحران کم آبی می تواند بر تولید این محصولات اثر بگذارد. البته واقعیت این است که مدیریت منابع آب هم در ایران خوب نیست و بویژه در مناطق غربی نتوانسته ایم از منابع آب رودخانه ها درست استفاده کنیم». آمارها حاکی از آن است که در کشور ما 59 درصد از اراضی نیاز به آبیاری دارند که در دنیا این رقم 16 درصد است. همچنین در ایران تولیدات غذایی از اراضی آبی 89 درصد و از اراضی دیم 11 درصد است. این موضوع نشان می دهد که برای کنترل بحران، باید برای استفاده بهینه از منابع آب در بخش کشاورزی برنامه ریزی کنیم. ? به شاخص های مختص ایران نیاز داریم براساس آماری که خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران ارائه کرده «در کمتر از 3 دهه از 180 سد بزرگ با ظرفیت 30 میلیارد متر مکعب و 320 سد کوتاه با ظرفیت 570 میلیون متر مکعب بهره برداری شده است. 88 سد بزرگ نیز با ظرفیت 10 میلیارد متر مکعب در کشور در حال ساخت است که تا پایان برنامه چهارم به پایان خواهد رسید و 176 سد بزرگ دیگر در مرحله مطالعه قرار دارد». از طرف دیگر مدتی است که ایران در دوره ترسالی قرار گرفته و بارش ها باعث خوشحالی مردم می شود. ولی هیچ کدام از اینها به معنی دور شدن از بحران نیست. مهندس بی نیاز تأکید می کند که برای شناخت خشکسالی های کشورمان باید شاخص های خودمان را داشته باشیم تا بتوانیم برای مقابله با بحران های احتمالی برنامه ریزی کنیم. وی می گوید: «لازم است مسئولان با دید علمی به کم آبی نگاه کنند. خشکسالی سال ،78 فقط بر بخش کشاورزی 1000 میلیارد ریال زیان وارد کرد. تا سال ،81 این زیان به 21000 میلیارد ریال بالغ شد. در حالی که اگر برنامه ریزی جامعی داشتیم، این مشکلات به وجود نمی آمد. در ایران ما شاخص جامعی برای خشکسالی نداریم که منحصراً برای ایران تعریف شود. در حالی که به عنوان مثال در آمریکا شاخص «پالمر» تنها برای کشاورزی تعریف شده است و سایر کشورها هم شاخص هایی برای سرزمین خودشان درآورده اند. وقتی ما چنین شاخص هایی که مختص کشور خودمان باشد نداریم، برنامه ریزان هم نمی توانند به صورت علمی درباره بحث خشکسالی برنامه ریزی کنند. ما هم اینک از شاخص های کشورهای دیگر استفاده می کنیم». وی تصریح می کند که ما از سال 77 تا 81 دوره خشکسالی داشتیم. ولی مدتی است که در دوره ترسالی هستیم. به طوری که در سال آبی 86-85 نسبت به سال قبل 23 درصد افزایش بارش وجود داشته است. با این حال وی می گوید: «هرچند مدت یک دوره خشکسالی رخ می دهد که ما به خاطر نداشتن شاخص ها، زمان آغاز آن را نمی دانیم. به عنوان مثال از سال 1328 معمولاً هر 10 سال یک دوره خشکسالی در زابل رخ داده است. بنابراین دوره ترسالی ای که در آن به سرمی بریم، دلیل آن نیست که از خطر خارج شدیم». با این وصف میزان مصرف آب با شرایط کم آبی کشور همخوانی ندارد و سرانه مصرف در ایران بالاست. در بسیاری اوقات لوله های آب می ترکد و مدت زیادی آب هدر می رود. شیرها چکه می کند و بسیاری از شهروندان به آن اهمیتی نمی دهند. همچنین کارشناسان می گویند که شبکه های آبرسانی نشتی دارد و لوله ها پوسیده. در کنار این فرهنگ بد مصرف، با وجود کارهای زیادی که انجام شده، آب رودهای زیادی هرز می رود چون که سدی بر روی آنها ساخته نشده. با این وصف تا سال 2025 کارهای زیادی برای انجام دادن داریم. کمبود آب، افزایش جمعیت، بالا رفتن سطح زندگی و بهداشت و افزایش بیشتر مصرف آب و کمبود مواد غذایی در دهه های آینده بحرانی را پیش روی ایران قرار می دهد که چشم اندازش از همین حالا تیره است و البته مهار چنین بحرانی به کاری که ما در این سال ها انجام می دهیم بستگی دارد. |
منبع : بنیاد آینده نگری ایران |