اندر حکایت سهمیه دانشگاه فرهنگیان جنوب کرمان

 ایا کسی صدای اعتراض دانش اموزان محروم 5 شهرستان جنوبی را خواهد شنید ؟؟

ایا کسی مرحمی بر زخم  این روزهای دانش آموزان 5 شهرستان خواهد شد؟؟ا

یا کسی احساس مسئولیت و احساس تکلیف خواهد کرد؟؟؟اهای پشت میز نشینان 5 شهرستان جنوب نذارین دانش آموزان جنوب نقطه های شین در پشت میز نشینان رو بردارند و ان را به پست میزنشینان تعبیر کنند. اگر در قبال این ظلم سکوت اختیار کنین هیچگاه قشر دانش آموزی جنوب شما را نخواهد بخشیدمسئولای جیرفت چون همه جا نفوذ دارند زرنگ بازی در میارن، اما جای سؤال اینه که چرا نمایندگان ما، ائمه جمعه ما، فرمانداران ما و رؤسای ادارات ما که میتونن حداقل صدای اعتراض این مردم مظلوم رو به بالا برسونن، روزه سکوت در پیش گرفته.اند؟

چه عقل سلیمی میپذیره که دانش آموز محروم و دور افتاده بخش جاز موریان ، چاه دادخداد، و... با دانش آموز جیرفت سهمیه مشترکی داشته باشند؟

آیا این تصمیم عامدانه و بنفع جیرفت گرفته نشده است، قطعا که از روی آگاهی کامل این حق خوری ظالمانه صورت گرفته است منتظر همت والایتان هستیم و خوب میدانیم که پشتمان به بزرگمردانی همچو نماینده پنج شهرستان جناب اقای دکتر حمزه و فرمانداران و روسای ادارات آموزش و پرورش پنج شهرستان و ائمه جمعه پنج شهرستان گرم هست و مثل همیشه این دغدغه ما دانش آموزان را برطرف خواهند کرد. 

ارسالی از کمپین پیگیری سهمیه فرهنگیان پنج گنج جنوبی

یکی از عوامل پیشرفت یک منطقه داشتن نیروی انسانی ماهر و متخصص میباشد و اصلی ترین عامل مانع پیشرفت شهرستانهای جنوب کرمان عدم برخورداری  این پتانسیل در همه زمینهاست از جمله آموزش و پرورش که خود تامین کننده نیروی انسانیست حال و روز این روزهای آموزش جنوب و خاصه رودبار جنوب اصلا مساعد نیست این روزها اگر به آموزش و پرورش رودبار جنوب مراجعه کنین شاهد رفت و آمدها و سر و صداهای زیادی در اتاق های کارشناسان متوسطه اول و دوم و همچنین آموزش ابتدایی هستیم و این کارشناسان روزهای خیلی سختی رو پشت سر میگذرانند و اما ارباب روجوهای این کارشناسان چه کسانی هستند ؟ این بزرگواران دوستانی هستند از شهرستان جیرفت ، کرمان.بردسیر، بافت ، رفسنجان و ... که در ازمونهای استخدامی از سهمیه رودبار استفاده و استخدام شدن آن روز رودبار شهری بسیار دوست داشتنی بود برایشان و قرار بود تا زمانی که رودبار به انها نیاز داره خالصانه خدمت کنند اما اینک با گذشت یکی دوسال رودبار از نظر انان شهری عقب افتاده بد اب و هوا نانجیب و غیر قابل تحمل شده و به فکر انتقالی و یا حداقل در خود مرکز شهر و در حداقل دو روز و اون هم در مدارسی که راحت بشود غیبت کرد و سر کار نرفت ساعت بگیرن و انها اعتقاد دارن راه حل منتقل شدن به شهرمون اینه که زیر کار در بریم اصلا خوب کار نکنیم ، بی نظم باشیم ، غیبت کنیم و ... که هر ساله شاهد همچین نیروهای بی انگیزه ایی در پایین های رودبار هستیم و امار بالای افت تحصیلی رو در این مناطق شاهد هستیم درصد بالایی از دانش آموزان ما و حتی دانشجویان ما به خاطر این مساله بار علمی چندانی ندارن و به ان چیزی که میخواهند نمیرسند و حال این دانش آموز با این دبیر و امکانات کمکی صفر باید با دانش آموز جیرفت و در سایر ازمونهای استخدامی با سایر شهرستانهای شمالی رقابت کنه که نتیجه از قبل مشخص میباشد باخت بی چون و چرای دانش آموز رودباری این رو هر شیرین عقلی تشخیص میدهد حال چرا مسئولین ما به فکر حل این مشکل نیستند که هیچ در ازمون کنکور 96 سهمیه جیرفت و عنبراباد با شهر های جنوبی یکی شد؟ جواب.: زیرا جیرفت و عنبراباد مازاد نیرو داره و نمیتونه درخواست پذیرش بده و با استفاده از نفوذ مسئولین خود و لابی گری توانستند مشترکا از سهمیه جنوب استفاده کنند و در واقع همه دانش آموزان جنوب رو اوت کردند و خودشون به تنهایی 80 درصد سهمیه رو چپاول کردند، سوال ، مسئولین رودبار در قبال این قضیه چه کردند؟ جواب: مسئولین رودبار و سایر شهرستانهای جنوبی و نماینده عزیز که تا چند روز بعد از این قضیه خواب بودن و چنتاشون که بیدار شدن بدو بدو رفتن سراغ اداره کل که جناب فلانی قضیه چیه جناب فلانی هم یه لبخند بهشون زد و گفت چیزی نیس اولویت با بچه های جنوبه برین سر صندلیاتون بشینن و اینام خوشحال برگشتند حتی متوجه نشدن که فرستادنشون پی نخود سیاه و نماینده عزیز هم خم به ابرو نیاوردن و این امتیاز رو دو دستی و با افتخار تقدیم کرد به همتای جیرفتی خودش و طبیعی بود که خم ابروی دوست به جهانی نیارزد چه برسه به دانش آموز بخت برگشته جاز موریانی و اینچنین بود که شبی پس از اعلام نتایج دانش آموزان جنوب که به امید دانشگاه فرهنگیان سالها تلاش کردند و هیچ دانشگاهی غیر از فرهنگیان هم انتخاب نکردند همه ارزوهای خود را بر باد رفته دیدند و زانوی غم بغل گرفته و دریای اشک به راه انداختند ، و هنوز هم باورشان نمیشود که واقعا از بی صاحبی جنوب تلف خواهند شد. 

 همه خانواده ها و  دانش آموزان جنوب منتظر پاسخگویی نماینده و سایر مسئولین در قبال این ظلم نابخشودنی هستند و سکوت شما نشان دهنده خیانت شما خواهد. 

( ارسالی از کمپین پیگیری سهمیه فرهنگیان پنج گنج جنوب)... 

روزی روزگاری در این گوشه دنیا شهری بود با طبیعت بکر و خدادادی که چشم هر رهگذری را به خود مجذوب می کرد .
با مردمانی از جنس بلور و آب که اندیشه شان مهرورزی بود و دوستی . پیشه شان رزق و روزی بود از دل زمین بابرکت که خداوند مهربان در سفره مهربانی شان می نهاد .
با رودی پر آب و خروشان بنام هلیل رود ...
هلیل رود که آب زلالش مزارع کشاورزی را سیراب می نمود و منبع سرسبزی و آبادانی منطقه بود .  
از اهمیت هلیل رود همین بس که 7000 سال پیش تمدن باستانی ارت  در کناره های این رود بزرگ شکل گرفت و مهد تمدن جهان شد . 
مردمان و اجداد ما در آن روزگاران باستانی بخوبی میدانستند که هلیل رود منبع رزق و روزی شان است و این را از الواح گل نوشته و نقوشی که بر ظروف و آثار مفرغی میتوان فهمید . یک تقابل زیبای انسان و طبیعت همیشه در این آثار مشهود است . 
سالها و قرنهای متوالی بر هلیل رود پر آب و خروشان  گذشت و هیچوقت در ذهن سبزش فکر نمیکرد روزی محتاج باریکه ای آب باشد و لبهای تشنه اش فریاد زند : آب ... آب ... آ.آ.آب
 و این بود قصه زندگی مردمی که به عشق هلیل رود دل بسته بودند . و شبها با صدای لالایی رودشان به خواب رویایی می رفتند .  در روشنایی مهتاب زیبایی رود بود و  ماهی هایی که  در زلالی آبهای هلیل رود جست و خیز می کردند . 
شبها مردم شهر و روستاهای اطراف باتفاق خانواده در کناره ساحل هلیل رود بساط چایی و عصرانه را پهن می کردند .
بزرگترها  بر لب ساحل هلیل رود با نقل خاطرات روزگار جوانی لبخند را بر لبان می آوردند . بچه ها هم با بازیگوشی بـــــه  دنبال  پرنده خوشبختی می دویدند  و شادی می کردند . 
یادش بخیر که  هر روز ظهر بعد از تعطیلی مدرسه نهاری می خوردیم و دوان دوان خودمان را به هلیل رود رساندیم و  شادی کنان  آب بازی و شنا می کردیم . یک رابطه خاص و جالب مثل آغوش مادر و فرزند ...  چه روزگار خوب و خوشی بود ... همه بودند ... 
نسیم ملایم و خنکی که از روی هلیل  رود  بر می خواست جان و روح انسان را نوازش می داد . 

کانال تلگرامی اوای هلیل و احیای جازموریان 

دست درازی اداره منابع طبیعی و اداره راه و شهرسازی به زمین های زمین های کشاورزی و مسکونی مردم بی بضاعت شهرستان قلعه گنج:

اداره منابع طبیعی شهرستان قلعه گنج با هدف حفظ اراضی ملی اقدام به ضبط زمین های کشاورزی و آبا و اجدادی مردم مظلوم این شهرستان محروم کرده که این حفظ اراضی نامی زیبنده تر از «حفظ ظلم و ستم در این دیار» ندارد.

این روزها دیگر این موضوع در این منطقه زمزمه خاص و عام شده است به طوری که اگر در کوچه و خیابان های این شهر قدم بزنی کم نیستند کسانی که گرفتار این موضوع باشند. کشاورزانی که طی سالیان دراز خود و پدارنشان در این زمین‌ها زراعت داشتند هم اکنون حقشان توسط اداره منابع طبیعی ضایع می‌‎شود ولی منابع طبیعی می گوید که با ادله و مستندات لازم اثبات می‌کند که این اراضی ملی هستند(میگویند طبق نقشه برداری که در سال 1346 صورت گرفته هیچ آثار کشت و زرعی روی زمین های مورد بحث مشاهده نمی شود و با استناد به این موضوع ادای ملی بودن ملک کشاورزان را دارد).

کشاورزان قلعه گنج می‌گویند منابع طبیعی با نقشه‌های دستی و تغییرات سلیقه‌ای نقشه تصاحب اراضی کشاورزیشان که طی 100 سال گذشته خود و پدرانشان از طریق زراعت در این زمین‌های امرار معاش کردند، را دارد.چند سالی هست که این موضوع جزء دغدغه‌های اصلی کشاورزان و بومیان محلی بوده و در حالی است که هنوز از طرف نماینده محترم مجلس جناب دکتر حمزه هیچ اقدام موثری در این موضوع صورت نگرفته است.

با توجه به موقعیت شهرستان قلعه گنج و شرایط اجتماعی و اقتصادی و... اشاره به چند موضوع در این باره خالی از لطف نیست؛

** چرا مسئولان و دست اندرکاران شهرستان توجه ندارند که چگونه فساد در یک جامعه رشد میکند؟! آیا گرفتن زمین های کشاورزی کشاورزان بی بضاعت موجب فراهم شدن زمینه آسیب های اقتصادی و اجتماعی و باعث فساد و ناامنی در این منطقه وسیع نمی گردد...

آیا واقعا مسئولان مربوطه نمی دانند که گرفتن تنها منبع درآمدی این مردم ممکن است چه سرنوشتی برای فرزندان آنان رقم بزنند؟!؟ آیا موضوع خدمت رسانی به مردم و تلاش در راستای اقتصاد مقاومتی، معیشت و اشتغال زایی که مقام معظم رهبری بر آن تاکید ویژه دارند این است؟؟؟؟ این منطقه از محرومترین نقطه کشور بوده و شغل اکثریت کشاورزی و دامداری بر روی زمین های آبا و اجدادیشان است و از طرف دیگر این منطقه مورد توجه و عنایت مقام معظم رهبری قرار گرفته است. آیا مسئولانی که این ظلم را بر مردم روا میدارند نمی دانند که تلاش برای تحقق سیاست های مقام معظم رهبری در زمینه محرومیت و معیشت مردم یک تکلیف قانونی و شرعی است؟! آیا کسانی که در لباس دولت این ظلم را به مردم روا میدارند چقدر به این تکلیف خود عمل کرده اند آیا عملکرد خود را نسبت به توجه و اهتمام به فرامین رهبر معظم انقلاب سنجیده اند؟؟؟

با توجه اینکه خوش بین کردن مردم به نظام جزء یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری می باشد آیا مسئولان اداره منابع طبیعی و اداره شهرسازی شهرستان قلعه گنج به این مهم توجه دارند که با اقدام تهدید مردم به زندان و ترک زمین های شان، اینگونه ظالمانه عمل میکنند؟! آیا اینگونه میخواهند به این انقلاب و رهبری خدمت کنند؟!

این دست درازی مسئولان به زندگی مردم بارها مورد انتقاد شدید امام جمعه محترم شهرستان قرار گرفته که به پوست کلفتی در ظلم و کم کاری تشبیه شده اند اما بازهم دست از این ظلم بر نداشته اند.

مردمی که به وسیله این انقلاب از چنگ ظلم و ستم طاغوتی گریخته بودند و سایه نظام و رهبری را حافظ جان و مال خود می دیدند و همچنین به دلیل محرومیت اطلاعی از قوانین منابع طبیعی برای انتقال سند نداشته اند باید اینگونه مورد ظلم و ستم از نوع طاغوتی قرار گیرند...

بنا را بر این میگزاریم که اراضی که کشاورزان سالیان درازی نان شب بچه‌هایشان را از آن در می آورد بنا به دلایلی ملی اعلام شده آیا نباید با توجه به شرایط خاص منطقه و عنایت مقام معظم رهبری به این منطقه طبق روال قانونی به کشاورزان منطقه واگذار گردد تا گامی موثر در جهت سیاست های مقام معظم رهبری در این منطقه برداشته شود؟؟؟!!!!

بد نیست در اینجا هم اشاره ای به سخنی از امیرالمومنین که در نامه 31 نهج البلاغه می فرمایند «إِذَا تَغَیَّرَ السُّلْطَانُ تَغَیَّرَ الزَّمَانُ» حکومت که عوض شود، روزگار هم عوض می شود. لذا اگر حکومت سالم و صادق باشد مردم نیز با اخلاق می شوند.

حال چشم امید ما به امام جمعه محترم شهرمان به عنوان نماینده مقام معظم رهبری و همچنین نماینده این مردم در مجلس شورای اسلامی است که امیدواریم با انسجام و اهتمام این دو در جهت خواست به حق مردم بی بضاعت شهرستان قلعه گنج گام موثر برداشته شود انشاءالله...

جوابیه به نوشته بالا:

با سلام پیرامون مطلب دوستمان درباره تصاحب اراضی ملی توسط اداره منابع طبیعی باید عرض کنم که قانون ملی شدن اراضی در دهه 40 که تصویب گردید قرار بر این شد که همه زمین ها به جز زمین های تصرفی بنام دولت سند زده شود پس از گذشت سالها افرادی مدعی شدند که در آن زمان زمین آنها توسط اجدادشان تصرف شده بوده و کشت و زرع انجام میدادند اما بنام دولت سند خورده شده است، برای حل این مشکل نیز دولت تبصره ای تحت عنوان کمیسیون ماده واحده جهت بررسی و حل مشکل مردم ابلاغ کردند و در این کمیسیون افراد مدارک و مستندات خود را مبنی بر تصرف ملک و زمین هایشان قبل سال 1346 را ارائه می دهند و قاضی و نماینده منابع طبیعی و امور اراضی جهاد کشاورزی بر روی زمین مورد نظر بازرسی را انجام داده و براساس شواهد موجود و نقشه های هوایی سال 1346 که در آن مشخص می شود در آن زمان وضعیت این زمین به چه شکل بوده و آیا در آن زمان آثار کشت و زرع وجود داشته است یا خیر رای مبنی بر مستثنیات و ملی بودن ملک صادر می شود. افرادی که به ملی شدن اراضی به اصطلاح خودشان ابا اجدادی در سنوات گذشته اعتراض دارند میتوانند با در دست داشتن مدارک و مستندات به شعبه پنجم حقوقی کرمان مراجعه و دادخواست إثبات مالکیت دهند قطعا در صورت وجود شواهد و قرائن منابع طبیعی نیز هرگز مخالفت نخواهد کرد أما انچه مسلم هست برخورد جدی با متصرفین انفال جزو وظائف ذاتی منابع طبیعی ست و در صورت عدم برخورد میبایست إز ایشون انتقاد کرد شایان ذکر است همیشه یک سری أفراد سود جو به بهانه های مختلف عوام فریبانه قصد تعرض به سرمایه های مملکت إز جمله اراضی ملی را دارند لذا میطلبد بیشتر به هوش باشیم و اجازه سو استفاده به این أفراد ندهیم قطعا مردم فهیم قلعه گنج دیر یا زود پی به این مهم خواهند برد. متاسفانه این امر در سالیان گذشته و حتی چند سال اخیر سبب شده ک افراد با دست درازی به منابع طبیعی و تخریب ریه های زمین و قطع درختان کهنسال با قدمت بیش از 50 و 60 سال چون اسکنبیل، کرگز و کهور و تسطیح زمین های بکر و شخم زدن آنان مدعی شدند که این زمین ها متعلق به اجدادشان بوده است و بدین گونه با حفر چاههای غیر مجاز و اجاره دادن انها به کشاورزان و بهره برداران یزدی، اصفهانی و مشهدی سبب استفاده بی رویه از منابع آبی و افت سطح آب زیر زمینی و شوری آب شده است. وجدان ما باید به درد آید وقتی که میبینیم درختان کهنسال و خودرو را با دستگاههای گریدیل و غیره از ریشه جدا بیرون می آورند و یا آنها را زنده زنده میسوزانند و یک شبه چندین هکتار از اراضی بکر را شخم زده و ادعای ابا و اجدادی بودن این زمین ها را دارند. همانگونه که در چندسال گذشته مشاهده شده است افت آب های زیر زمینی در بخش سرخ قلعه شهرستان قلعه گنج سبب هجوم افراد سودجو به بخش چاه دادخدا شده است و در چند سال اینده نیز در این بخش شاهد شوری اب و کاهش آب زیرزمینی و غیره خواهد شد. کاش بجای این همه نقد به فکر نسل آینده خود باشیم و واقع بینانه به این گونه موضوعات نگاه کرد. قلعه گنجی که در بحران بی آبی قرار دارد و آب مصرفی آن از چاه دادخدا تامین میشود و در یک بحران خشکسالی شدید قرار دارد سزاوار این نیست که اینگونه با طبیعت و منابع طبیعی ان برخورد کرد. به عنوان نمونه اگر شما حاشیه جاز موریان و بخش چاه دادخدای کنونی را با 10 و 15 سال گذشته بررسی کنید به خوبی در خواهید یافت که بسیاری از افراد معترض و منتقد به منابع طبیعی چقدر به منابع طبیعی دست درازی کرده اند و حالا نیز این کار ناشایست خود را به بهانه محرومیت و بیکاری و شهر اقتصاد مقاومتی و غیره توجیح می کنند. دولتی که با میلیونها تومان پول بیت المال اقدام به کشت نهال و جنگلکاری میکند ولی افرادی سودجو یک شبه جنگل های بکر را به بیابان تبدیل میکنند ایا این سزاوار نقد و سرزنش نیست؟آیا شهرستان هایی مانند اردکان و ... با کشاورزی توانسته اند که بیکاری خود را کاهش دهند و شهر خود را آباد کنند؟؟ وای از روزی که با ازبین رفتن طبیعت و منابع قلعه گنج به این حرف های خود گریه کنیم که بجای انتقاد چرا مدافع نسل آینده خود نبودیم. مردمی روزگاری در ارومیه نیز به این فکر بودند که با حفر چاه در اطراف دریاچه ارومیه مزارع خود را توسعه دهند و از محرومیت خارج شوند اما چیزی ک هم اکنون شاهد آن هستند افزایش مهاجرت به دلیل خشک شدن دریاچه و طوفان های نمک و کاهش بازدهی محصولات آفتاب گردان و سیب و غیره در منطقه است. دولت نیز با هزینه های هنگفت نتوانسته منطقه را به حالت قبل بازگردانند. بیایید کمی واقع بین باشیم و با طبیعت مهربان باشیم.

اهمیت توجه به علم آبخیزداری از نظر جناب آقای دکتر کوچک‌زاده (دانشیار آبیاری دانشگاه تربیت مدرس)
بسم الله الرحمن الرحیم در هفته‌های گذشته سیلاب چند استان کشور را درنوردید و جان‌های بسیاری راگرفت، خاک گرانب‌ها که برای به وجود آمدن هر سانتی‌متر آن میلیون‌ها سال وقت لازم است را شست و با آن سدها را از رسوب انباشت، تاسیسات و اماکن را ویران نمود و میلیاردها خسارت مستقیم و غیر مستقیم وارد کرد و در عین وجود مشکل در مدیریت تامین آب کشور (نه کمبود آب که اگر کمبودی بود سیلابی نبود)، میلیاردها مترمکعب آب هدر رفت و از دسترس خارج شد!?? یک نگاه (که درصدد واکاوی انگیزه و هدف آن در این مقاله نیستم) معتقد است راه‌حل مشکل آب و جلوگیری از سیلاب‌های خانمان برانداز، ساختن سدهایی با هزینه‌های مطالعاتی و اجرایی هزاران میلیاردی است که سر هم کردن گزارش‌های مطالعاتی آن تنها از مشاوران آن‌چنانی و ساخت و اجرای آن هم تنها در حیطه توانایی‌های شرکت‌های پیمان‌کاری غول پیکر است، و تقریباً مردم جز سهمی دست چندم و با واسطه در قالب کارگر و پیمان‌کار جزئ در آن ندارند. نگاهی دیگر که بنده از معتقدان به آن هستم بر این باور است که: اگر می‌خواهیم از اتلاف میلیاردها متر مکعب نعمت الهی نزولات آسمانی در این وضعیت آب کشور جلوگیری کنیم، ?? اگر می‌خواهیم سفره‌های آب زیرزمینی را که در بسیاری از مناطق کشور با افت سطح غیرقابل قبول مواجه است به‌وسیله این نزولات تغذیه کنیم،?? اگر می‌خواهیم از شکل گرفتن و جاری شدن سیلاب‌های خانمان برانداز و خسارت‌های متعدد آن از جمله موارد مذکور در بالا جلوگیری کنیم، اگر می‌خواهیم برای مردم و خصوصاً جوانان در روستاها شغل مفید ایجاد کنیم شغلی که مشکل آب اراضی کشاورزیشان را هم حل می‌کند، باید به جای نهضت سدسازی که بیش از آن‌که برای مردم آب شود برای مشاوران و پیمانکاران نان می‌شود، به آبخیزداری روی بیاوریم!!!آبخیزداری که نمونه‌ای از آن ساخت بندهای کوچک گابیونی است. به‌سادگی توسط روستائیان هر منطقه و بدون نیاز به مطالعات پیچیده و مفصل و نیاز به دستگاه‌های سنگین متعدد برای اجرا، انجام شدنی است، کافی‌ست مسئولان آب و جهاد کشاورزی و استانداری در هر استان برای اجرایی شدن آن بخواهند و همت کنند، این شیوه حتماً آب و شغل (دو نیاز حیاتی کشور) در سطح کشور ایجاد خواهد کرد و سیلاب را نیز از سرچشمه مانع می‌شود! اما اگر از سرچشمه آبخیزداری نشد سیلابی که شکل گرفت چنان‌که بارها شاهد بوده‌ایم، با سدهایی به غول‌پیکری دز و کرخه هم جلوگیری از تخریب و نابودی سیلاب میسر نخواهد بود

.که گفت

 سرچشمه شاید گرفتن به بیل       چو پر شد نشاید گرفتن به پیل

پ.ن: طرفه آن‌که مدیریت آب کشور همانند مدیریت در برخی دیگر از بخش‌ها، به جای ارائه طرح برای مدیریت منابع آب در کشور و تلاش برای کنترل و استحصال این حجم عظیم نزولات آسمانی همواره خود را مسئول مدیریت مصرف آب از سوی مردم دانسته و به جای کار و تلاش مدام بخشنامه و دستورالعمل و جریمه برای مردم و کنترل مصرف آنها صادر می‌کنند و یا به بهانه غیر مجاز بودن به پر کردن چاه‌های کشاورزانی می‌پردازند که در هفت آسمان یک ستاره هم ندارند و دریغ از پر کردن یک چاه و فقط یک چاه از صدها چاه غیرمجاز حفر شده ویلای فلان رئیس و وزیر و وکیل و مدیر کل و غیره!

دکتر مهدی کوچک‌زاده، دانشیار آبیاری دانشگاه تربیت مدرس 

قلم توان نوشتن ندارد، دل تاب شنیدن ندارد...مگر میشود قصه زندگی این مردم را شنید و نشکست...؟!مگر میشود با این مردم زندگی کرد اما دلت خون نشود...؟!
دلم خون است از قصه هلیل و جازموریان،از قصه ناعدالتی در قلعه گنج و رودبار و سیستان...دلم خون میشود وقتی میبینم این مظلومیت و محرومیت را.
انگار دارد یادمان میرود اهداف و ارمان های مقدسمان را، همان ها که برایشان خون داده ایم، باکری و خرازی و چمران داده ایم...
ولی امیدی هست وقتی میبینم فرزندان این منطقه خواستن را معنا کردند، امید را در دل ها روشن کردند...
نور امید در دلم روشن میشود وقتی میبینم دانش اموزان و دانشجویان منطقه به تکاپو و حرکت افتاده اند.
ما میدان را ترک نخواهیم کرد،دفاع خواهیم کرد...نه دفاع از یک منطقه!دفاع از محرومیت،دفاع از مظلومیت،دفاع از حق...
دفاع از کسانی که به قول صریح قرآن کریم،«وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ »وارثان زمین هستند.
دفاع از کسانی که به جرم سادگی محکوم به شکست شده اند...
اما من این سادگی را دوست دارم زیرا بوی ناب ادمیت میدهد،ساده میمانیم، بی ریا اما نمیگذاریم شرایط این طور بماند، ما ارمان ها را فراموش نخواهیم کرد...
ما عدالت ، دفاع از مظلومان و محرومان  را فراموش نخواهیم کرد.ما از پا نخواهیم ایستاد...
 و در این  راه تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
«دل نوشته یکی از دانشجو معلمان جنوب»
بر گرفته از گروه تلگرامی اوای هلیل، احیای جاز. »»» (فرزند جنوب)

شهرستان های هفت گنج جنوب کرمان این بار اعتراض خود را به سیاست های دولت در انتقال سرشاخه های هلیل به شمال استان کرمان در انتخابات نشان دادند؛

بعد از اینکه جاز نشینان و حق ابه داران هلیل با اعتراض و پیگیری های فراوان از مجاری قضایی و نماینده های محترم مجلس به نتیجه در راستای مطالباتشان نرسیدند و این بار مخالفت خود را با انتقال آب سرشاخه های هلیل رود به شمال استان کرمان با رای به نامزادهای منتقد و مخالف دولت نشان دادند، مردم جنوب استان کرمان هر چند علاقه خاصی به اصلاحات و برنامه های انها دارند و این علاقه را در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ابراز و در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 94 تکمیل کردند اما در انتخابات امسال به دلیل عدم رضایت از سیاست های دولت در قبال نجات هلیل رود و احیای جازموریان(انتقال سرشاخه های هلیل رود به شمال استان) به دولت تدبیر "نه" گفتند. چون معاونین دولت بارها از این پروژه ظالمانه بازدید و اصرار بر تسریع پروژه داشتند و این مردم ستم کشیده جنوب کرمان که فرهنگ ، هویت ، امنیت ،بهداشت ، محیط زیست و بطورکلی زندگیشان را بسته خروش هلیل رود می دانند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند چرا که وقتی در سال 92 با دلی اگاه به برنامه های دولت تدبیر و حامی محیط زیست برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی خود بله گفتند نمی دانستند که اجرای این پروژه خانمان سوز به پشتیبانی مسئولین همین دولت بلای جانشان خواهد بود. و حال امیدواریم که دولت جواب مدبرانه ای به قهر مردم جنوب کرمان بدهد و با تدبیر و امید خود امید را در مردمش زنده کند و به توسعه مقام معظم رهبری که می فرمایند"هرکجا هستید وظیفه دارید مردم را «امیدوار» کنید" گوش فرا دهند.
اگر هلیل رود آب داشته باشد کشاورز نان، استان کرمان نام و جازموریان جان دارد. هلیل رود برای مردم هفت گنج جنوبی که شغل همه انها کشاورزی است یعنی حیات.
هلیل رود بزرگترین منبع و تامین کننده اب تالاب جازموریان و بالغ بر دویست روستا با حقابه دار است .
در ابتدا از این پروژه نسل کش به عنوان تامین کننده اب مصرفی شهر کرمان نامبرده شده ولی از انجا که هیچ وقت خورشید پشت ابر نمی ماند این اب برای دشت هفت باغ وصنایع فولاد کرمان انتقال داده میشود...

اما به چه قیمتی؟...

در حال تکمیل شدن...

بنام آن یکتاپروردگار
مینویسم بحال دل های زار

گیرنده:تمامی نامزدهای ریاست جمهوری فداکار(انشالله) اینجا جنوب است جنوب استان کرمان مردمانی که بی ریا و ساده اند و از هرطرف متحمل فشارهای زیادی میشوند میشوند ودر بعضی مواقع به علت عدم امکان فرصت و راهی برای اعتراض به وضعیتشان سکوت اختیار میکنند و انتقادی وارد نمیکنند سیاست نمیدانند و سیاسی نیستند همیشه اماده به فداکردن همین جان ناقابلی که دارند در راه سرزمین و رهبر ان هستند اما وضعیت اقتصادی و رفاهی و خدمات در اینجا خفقان آور است رک بگویم دراینجا مردمانی درحال زندگانی هستند که حتی فاقدیک آب آشامیدنی سالم هستند این مطلب را فقط برای واضح کردن و شفاف سازی مظلومیت مردمان این منطقه ذکر کردم زیرا مشکلات زیادی دراینجا وجود دارد که حسابشان از دستمان در رفته است و درپایان فقط به ان دسته از مشکلاتی که انگشت نما شده اند راذکر خواهم کرد.مردمان مظلوم و محروم این منطقه مانند سایر استان ها و شهرستان ها به دنبال وپیشرفت و ترقی اند و بسیار است استعدادهایی که چشم ها را گرد و دهان ها را باز میکند اما بدلیل کمبود امکانات ونداشتن هزینه و راهی برای شکوفاشدنشان همچنان کشف نشده باقی مانده اند کمک های بلاعوض و وام دادن چاره مشکل نیست ریشه مشکل را باید تفحص کرد اگر فرصت و امکان شکوفاشدن استعداد های مردمان این منطقه به ان ها داده شود خود به پیشرفت این منطقه کمک بسیار بزرگ و شایانی خواهند کرد و توسعه نامتوازن در این کشور بیداد میزند اگر به فکر پیشرفت کشور باشیم ابتدا توسعه نامتوازن را به متوازن تغییر داد که ازجمله مناطقی که چوب توسعه نامتوازن را میخورند همین منطقه محروم جنوب اند و چه بسیارند شبه جنوبی هایی که وضعیتشان بامردم اینجا شباهت دارد پس آنان هم نیازمند توجه های پیشرفت ساز هستند یکی از دلایلی که باعث پیشرفت کشورهای غربی شده است داشتن نیروی کار جوان و ماهر است یعنی توجه انان بیشتر روی جوانان متمرکز شده است رک بگویم جوانان این منطقه استعدادهای زیادی دارند همانگونه که در ابتدای مطلبم ذکر کردم اما بدلیل نداشتن 1_سالن و باشگاه و امکانات ورزشی 2_عدم امکان شکوفاشدن استعدادهایشان به علت نداشتن امکانات و هزینه3_عدم امکان اشتغال و داشتن و پیدا کردن شغلی مناسب اکثرا معتاد شده اند و وضعیتی مساعدی ندارند هرکدام از نامزد های ریاست جمهوری صلاحیت یافتند خواهشا به این مشکل بزرگ و حاد این منطقه که کمتر سخن از ان میشود چاره ایی بیندیشند. مشکلات انگشت نمای منطقه 1_محروم بودن برخی از مردم از یک منبع آب آشامیدنی سالم2_نامساعد بودن وضعیت راه های ارتباطی3_عدم بهره مندی از لوله های,انتقال گازی که از این منطقه عبور میکند و سهم مردم من از آن فقط تماشای ان هاست وبس4_نداشتن سالن ورزشی وکلاس های رشته های مختلف ورزشی برای جوانان (حداقل برای جلوگیری از اعتیاد در اولویت قرارگیرد)5_نبودخطوط تلفن در برخی مناطق6_عدم وجود اشتغال برای جوانان7_نداشتن اینترنت و عدم وجود خطوط فیبر نوری دربرخی مناطق8_نامساعد بودن وضعیت کشاورزی و کشاورزان و عدم حمایتشان9_نامساعدبودن وضعیت امکانات بهداشتی و وضعیت بیمارستان ها10_کمبود امکانات آموزشی و نامناسب بودن امکانات مدارس.,از همین ابتدا به تمامی نامزد های ریاست جمهوری اعلام میداریم که بین حرف تاعمل فاصله بسیاری وجود دارد و فرد منتخب شده برای ریاست جمهوری لطفا به این خواسته های مردم جنوب جامه ی عمل بپوشانید و به داد دلشان برسید

باکمال تشکر (صالحی)

منبع: کانال تلگرامی خبر های دقیق وبی طرف
جازموریان 

183 هزار کیلومترمربع از مساحت کشور مستعد تشکیل آب های «حیات بخش»/جلوگیری از فرار آب زیرزمینی**
منابع آب «کارستی» از جمله منابع حیات بخش کشور در زمینه کاهش بحران آب است؛ از این رو محققان سازمان زمین شناسی و اکتشاف معدنی مطالعاتی را در زمینه این منابع اجرایی کردند که به نتایج مهمی در این زمینه دست یافتند.
به گزارش خبرنگار ایسنا، «کارست» پدیده ای در پوسته زمین است که آثار آن به صورت اشکال مختلف از قبیل حفره ها و غارها، در سطح و در زیر سطح وجود دارد. علت ایجاد آن به وجود شکستگی ها و قابلیت انحلال توده سنگ مربوط می شود که در نتیجه آن یک سیستم آب زیرزمینی می تواند شکل بگیرد.
بیش از 11 درصد از سطح کل کشور متشکل از واحدهای سنگی کربناته است که این سنگ ها در اثر درز و شکاف و انحلال در طول زمان زمین شناسی دارای فضاهای خالی و حفره هایی می شوند که به این پدیده «کارست» و به آبی که درون این سنگ ها جمع می شود، آب کارستی می گویند.
بیش از 25 درصد جمعیت جهان یا مستقیماً بر روی مناطق کارستی زندگی و یا آب شرب مورد نیاز خود را از منابع کارستی تأمین می کنند که برخلاف میزان دارایی آب های سطحی، ایران و کشورهای دیگر مانند چین، امریکا، اتریش و صربستان جزو کشورهای بسیار مستعد از لحاظ پتانسیل آب های کارستی هستند.
بسیاری از کشورهای دارای آب کارست 30 تا 40 درصد از مصارفآب شرب خود را از آب های کارستی تأمین می کنند که از مزایای استفاده از آب های کارستی به عنوان آب شرب می توان به افت تراز آب در آبخوان ها، جلوگیری از آفت آبخوان ها، دستیابی به آب های تجدیدپذیر باکیفیت مناسب از نظر شیمیایی اشاره کرد.
با توجه به اهمیت این منابع آبی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور مطالعات کارستی را با استفاده از روش های نوین ژئوفیزیکی در دستور کار قرار داده است. نتایج این مطالعات می تواند تحولات عظیمی در مطالعات آب های کارستی و ژئوفیزیکی کشور ایجاد کند.

@bohranabiran